برای دردهای مردم مظلومم ، بغض گلویم را می فشارد ، ترانه های سربی ، آواز بی کسی ، رنج بی پناهی، و گرسنگی مردم میهن!
۱۳۹۷ دی ۱۰, دوشنبه
۱۳۹۷ دی ۹, یکشنبه
۱۳۹۷ دی ۸, شنبه
۱۳۹۷ دی ۷, جمعه
۱۳۹۷ دی ۶, پنجشنبه
۱۳۹۷ دی ۵, چهارشنبه
۱۳۹۷ دی ۴, سهشنبه
۱۳۹۷ دی ۳, دوشنبه
۱۳۹۷ دی ۲, یکشنبه
۱۳۹۷ دی ۱, شنبه
«سرود اتحاد»
«سرود اتحاد»
ای مانده در بند مزد کار
از هر قوم و ملت و تبار
گر مقصود تو برابریست
ابزار آن سازِمان گریست
زحمتکشان قهرمان عرصهی امید
رزم سرختان دهد به خلقمان نوید
از هر قوم و ملت و تبار
گر مقصود تو برابریست
ابزار آن سازِمان گریست
زحمتکشان قهرمان عرصهی امید
رزم سرختان دهد به خلقمان نوید
ثروت شده پيدا زِ كار
بهرهبرش، سرمايهدار
بهرهکشی از کار و تحمیل فقر سیاه
باید بر اُفتد برآيد رفاه
بهرهبرش، سرمايهدار
بهرهکشی از کار و تحمیل فقر سیاه
باید بر اُفتد برآيد رفاه
ای زن ای بنياد آدمی
ای معمار صلح عالمی
پيروزی در بطن مشتِ توست
رزمی سنگين، سرنوشتِ توست
ای پر كشيده در هوای عشق و صلح و داد
بشكن اين قفس رها شوی زِ اِنقياد
ای معمار صلح عالمی
پيروزی در بطن مشتِ توست
رزمی سنگين، سرنوشتِ توست
ای پر كشيده در هوای عشق و صلح و داد
بشكن اين قفس رها شوی زِ اِنقياد
ثروت شده پيدا ز كار
بهرهبرش، سرمایهدار
بهرهکشی از کار و تحمیل فقر سیاه
باید بر اُفتد برآيد رفاه
بهرهبرش، سرمایهدار
بهرهکشی از کار و تحمیل فقر سیاه
باید بر اُفتد برآيد رفاه
ای دهقان ای ديده صد بلا
ای از قحطی گشته مبتلا
گندم روييد از تلاش تو
پا در گِل اما معاش تو
تا سر نگيرد اتحادتان به اهل كار
پر نگيرد از قفس پرندهی بهار
ای از قحطی گشته مبتلا
گندم روييد از تلاش تو
پا در گِل اما معاش تو
تا سر نگيرد اتحادتان به اهل كار
پر نگيرد از قفس پرندهی بهار
ثروت شده پيدا زِ كار
بهرهبرش، سرمايهدار
بهرهکشی از کار و تحمیل فقر سیاه
باید بر اُفتد برآيد رفاه
بهرهبرش، سرمايهدار
بهرهکشی از کار و تحمیل فقر سیاه
باید بر اُفتد برآيد رفاه
نان و عشق و خانه و هنر
محصول كارست و كارگر
میزاياند دستِ كارمان
از يلدا صبح بهارمان
يک بار ديگر اتحاد خود به پا كنيم
رسم كهنه را زِ ريشه جابهجا كنيم
محصول كارست و كارگر
میزاياند دستِ كارمان
از يلدا صبح بهارمان
يک بار ديگر اتحاد خود به پا كنيم
رسم كهنه را زِ ريشه جابهجا كنيم
ثروت شده پيدا زِ كار
بهرهبرش، سرمايهدار
بهرهکشی از کار و تحمیل فقر سیاه
باید بر اُفتد برآيد رفاه
بهرهبرش، سرمايهدار
بهرهکشی از کار و تحمیل فقر سیاه
باید بر اُفتد برآيد رفاه
۱۳۹۷ آذر ۳۰, جمعه
۱۳۹۷ آذر ۲۹, پنجشنبه
۱۳۹۷ آذر ۲۸, چهارشنبه
۱۳۹۷ آذر ۲۷, سهشنبه
۱۳۹۷ آذر ۲۶, دوشنبه
۱۳۹۷ آذر ۲۵, یکشنبه
۱۳۹۷ آذر ۲۳, جمعه
۱۳۹۷ آذر ۲۲, پنجشنبه
۱۳۹۷ آذر ۲۱, چهارشنبه
۱۳۹۷ آذر ۲۰, سهشنبه
۱۳۹۷ آذر ۱۹, دوشنبه
۱۳۹۷ آذر ۱۸, یکشنبه
۱۳۹۷ آذر ۱۷, شنبه
۱۳۹۷ آذر ۱۶, جمعه
۱۳۹۷ آذر ۱۵, پنجشنبه
۱۳۹۷ آذر ۱۴, چهارشنبه
۱۳۹۷ آذر ۱۳, سهشنبه
۱۳۹۷ آذر ۱۲, دوشنبه
۱۳۹۷ آذر ۱۱, یکشنبه
۱۳۹۷ آذر ۱۰, شنبه
۱۳۹۷ آذر ۹, جمعه
۱۳۹۷ آذر ۸, پنجشنبه
۱۳۹۷ آذر ۷, چهارشنبه
سروده " آبی ؛ سیاه ؛ خاکستری " سروده ای از زنده یاد حمید مصدق با صدای خود سراینده
سروده " آبی ؛ سیاه ؛ خاکستری " سروده ای از زنده یاد حمید مصدق با صدای خود سراینده
به بهانه ۷ آذر، سالگرد درگذشت شاعر گرانمایه “حمید مصدق”؛
“حمید مصدق” در بهمن ماه سال ۱۳۱۸ در «شهرضا» متولد شد. چند سال بعد به همراه خانوادهاش به اصفهان رفت و تحصیلات خود را در آنجا ادامه داد. او در دوران دبیرستان (دبیرستان ادب) با “منوچهر بدیعی”، “هوشنگ گلشیری”، “محمد حقوقی” و “بهرام صادقی” در یک مدرسه بودند و با آنان دوستی و آشنایی داشت.
“مصدق” در ۱۳۳۹ وارد دانشکدهٔ حقوق شد و در رشتهٔ بازرگانی درس خواند. از سال ۱۳۴۳ در رشتهٔ حقوق قضایی تحصیل کرد و بعد هم مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد گرفت. در ۱۳۵۰ در رشتهٔ فوق لیسانس حقوق اداری از دانشگاه ملی دانشآموخته شد و در دانشکدهٔ علوم ارتباطات تهران و دانشگاه کرمان به تدریس پرداخت. وی یك سال پس از اخذ درجه فوق لیسانس یعنی در سال 1351 با خانم “لاله خشكنابی” ازدواج كرد . خانم “لاله خشكنابی” ، فرزند استاد “رضا خشكنابی” و برادر زاده “استاد شهریار”، شاعر معاصر هستند. حاصل این ازدواج دو فرزند به نامهای «غزل» و «ترانه» است .
كه “مصدق” در شعری به نام «حاصل عمر» آنان را ستایش می كند .
كه “مصدق” در شعری به نام «حاصل عمر» آنان را ستایش می كند .
“مصدق” پس از دریافت پروانهٔ وکالت از کانون وکلا در دورههای بعدی زندگی همواره به وکالت اشتغال داشت و کار تدریس در دانشگاههای اصفهان، بیرجند و شهید بهشتی را پی میگرفت.
در ۱۳۴۵ برای ادامهٔ تحصیل به انگلیس رفت و در زمینهٔ روش تحقیق به تحصیل و تحقیق پرداخت، تا سال ۱۳۵۸ بیشتر به تدریس روش تحقیق اشتغال داشت و از ۱۳۶۰ به تدریس حقوق خصوصی بخصوص حقوق تعاون هم میپرداخت. “مصدق” تا پایان عمر عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی بود و مدتی نیز سردبیری مجلهٔ «کانون وکلا» را به عهده داشت.
در نهایت سحرگاه هفتم آذر ماه سال 1377 بود كه با سكته قلبی از این جهان رخت بر بست و آرام گرفت و در بهشت زهرا در قطعه هنرمندان و دانشمندان به خاك سپرده شد.
یادش جاوید
یادش جاوید
اشتراک در:
پستها (Atom)
واکسن؛ خامنه ای چطور پُشت مُجریان فرمانش را خالی کرد
منصور امان / فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۸ مرداد منبع: پایگاه اینترنتی ایران نبرد و جنگ خبر http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=5...