۱۳۹۸ مهر ۸, دوشنبه

زنده یاد بانو مرضیه : ۵۰ ترانه ناب - Marzieh 50

ستمی که بر تخت روانچی و رُفقایش می رود


منصور امان
فراسوی خبر... دوشنبه ۸ مهر
منتشر شده در ایران نبرد و جنگ خبر
https://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=5304
تازه ترین محصول جنگ روانی رژیم ولایت فقیه علیه حریف خارجی و دُشمنان داخلی، راه اندازی تعزیه گرد بستر بیماری سفیر خود در سازمان ملل است. پایوران حُکومت فغان کشان یقه می درانند که دولت آمریکا مانع عیادت آقای ظریف از آقای تخت روانچی شده و به سختی برای گرفتن اشک مُخاطب و نفرین او به تحریم و ترامپ تقلا می کنند.
وزیر خارجه مُلاها در اندوه ندیدن "رفیق چهل ساله اش" در توییتر فیلم درام نشان می دهد و مرثیه کُبرا می نویسد. آقای عراقچی در نقش یک فعال پاسیفیست حقوق بشر پدیدار شده و دولت آمریکا را که "مسائل انسانی را گروگان اهداف سیاسی قرار داده" سرزنش می کند. و سرآخر نوبت به یک مقام ارشد سپاه قُدس، پاسدار امیرعبداللیهان، رسیده که چنگالهایش را فرو ببرد و در ژستی میانه روانه و لطیف، از "رفتار تُندروهای غیرمُتمدن حاکم بر کاخ سفید" گلایه کند.
با این حال به نظر نمی رسد شلنگ تخته اندازی روی محور سفیر مُبتلا به سرطان، یک کُمک تبلیغی مُفید برای "نظام" باشد. ذوق وشوق گرفتن گزک برای کوک کردن تبلیغات خود، به کلی از یاد دستگاه حاکم برده که روی چه نوار باریکی بندبازی می کند و نوسان تبلیغاتی اش روی این رشته، چه نواهای تعادُل بر هم زنی را به غُرش در می آورد.
برای رژیمی که از بیماری و درمان به عُنوان ابزار شکنجه و وسیله قتل سفید مُخالفان و مُنتقدان زندانی اش استفاده انبوه می کند، حتی اشاره ضمنی به این موضوع نیز با شلیک تیر به پای خود برابری می کند. در همان هنگام که آقای ظریف از فراغ همریش نیویورکی اش می نالید، آرش صادقی در سیاهچالهای ج.ا، به سبب جلوگیری عمدی از درمان سرطان یک گام به مرگ نزدیک تر می شد. او اما تنها قُربانی این سیاست رسمی حاکم بر زندانهای رژیم ولایت فقیه نیست؛ تدبیری ضد انسانی که با قرار دادن زندانیان در شرایط وخیم بهداشتی، تغذیه و اُسکان و به مُوازات آن محروم ساختن آنها از دارو و درمان حتی به هزینه شخصی، از بین بردن یا از کارانداختن اسیران را هدف گرفته است.
جلب ترحُم و مظلوم نمایی از این زاویه در سطح حُکومتی، فقط موضوع را به دلیل پیشینه و شُهرت رُسوای ج.ا، از مساله ای فردی به امری عُمومی بدل کرده، آن را به روز می کند و ابعادی تازه می بخشد.
از طرف دیگر، افشای درمان سفیر حُکومت در یکی از بیمارستانهای مُجهز نیویورک و با بهترین مُراقبتهای پزشکی و دارویی، شاهد تازه ای از ریاکاری حاکمان ج.ا ارایه کرده است. آنها در حالی که علیه آمریکا رجز جنگی می خوانند و مردُم را به "صبر و ایستادگی" در برابر عوارض سیاستهای جُنون آمیز خود دعوت می کنند، همزمان برای حفظ جان گرانبهای شان به "دُشمن"ی که مردُم را از آن برحذر می دارند، پناه می برند و از هیچ ولخرجی برای درمان خویش دریغ ندارند.
آقای تخت روانچی که در سازمان ملل بیانیه های جنگی و حماسی در باب مُبارزه با آمریکا و مُقاومت می خواند، حاضر نیست حتی به طور نمایشی هم در کنار بیماران سرطانی کشور بستری شود؛ همانها که او و همریشانش فقط برای تبلیغ علیه تحریمها و هوچی گری به یادشان می افتند و به اسم داروی آنها، چوب بستی، آب پنیر و پورشه حلبی وارد می کنند.
نه آرش صادقی و نه بیماران سرطانی سهمی از دلسوزی و بیمارنوازی حاکمیت نمی برند. ژست آقای ظریف و شُرکا سیلی جانانه ای است که به صورت خود نواخته اند.

یادمان رفیق انقلابی بزرگ امیر پرویز پویان


۱۳۹۸ مهر ۴, پنجشنبه

LORI, abdolah mohamadkhany

دکترین امنیتی روحانی در اوج فلاکت رژیم


 زینت میرهاشمی /
سخنرانی حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل در روز چهارشنبه ۳ مهر، اوج فلاکت رژیم را به تصویر کشید. رئیس جمهور رژیم ولایت فقیه که بدون عظما آب هم نمی خورد، متنی را خواند که شبیه یک انشا مثل تمام انشاهای او، عکس عملکرد رژیم در تمامی زمینه ها بود.
یکی از خصوصیات بارز رژیم نپذیرفتن مسئولیت برخی از اعمالی است که انجام می دهد. در محاسبه سود و زیان هر عمل، اگر هزینه پذیرفتن مسئولیت عمل زیاد باشد، رژیم از ترس مسئولیت را به عهده نمی گیرد اما به گونه ای برخورد می کند که طرفهای مربوطه پیام عمل او را دریافت کنند.
حمله به سفارت عربستان، گروگان گیری و عملیات تروریستی در خارج از مرزها، انجام قتلهای زنجیره ای، بمب گذاری در حرم امام هشتم شیعیان، مثله کردن ۴ کشیش مسیحی، پرتاب موشک به مراکز نفت در عربستان و ... برخی از عملیاتی است که به دستور ولی فقیه و از طریق ارگانهای مختلف رژیم صورت گرفته و هیچگاه مسئولیت آن رسماً اعلام نشد.
حرفهای روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل هم به منظور وارونه جلوه دادن واقعیتها و برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات داخلی و مظلوم نمایی در سازمان ملل برای فریب افکار جهانی بود.
این روش سخنرانی، پنهان شدن پشت حرفهای کلی، شیوه کشورهای دیکتاتوری است. رژیم ولایت فقیه با استفاده از تریبون سازمان ملل به عنوان نماینده دروغین مردم ایران، حرفهایی پیرامون وضعیت اقتصادی و خواسته های مردم ایران مطرح کرد که با واقعیت فاصله کلان دارد. بر این منظر راه حلی را که به عنوان دکترین امنیتی در تنگه هرمز و خلیج فارس اعلام کرد، قبل از هر بازبینی آن، شکست خورده است. زیرا جمهوری اسلامی با ابزارهای تروریستی خود مانند سپاه قدس، لشکر فاطمیون، زینبیون و.... خود عامل ناامنی در منطقه است. هیچ کس نمی توانست به این راحتی پای قدرتهای بزرگ را به منطقه خلیج فارس باز کند. رژیم که دم از مردم فلسطین می زند بیشتر از هر هنگام به اسرائیل خدمت کرده و با کمک به تروریستها به مردم فلسطین برای دستیابی به صلح ضرر رسانده است.
روحانی با بی شرمی از راه حل «دموکراسی برای داخل» و «دیپلماسی»، «ائتلاف امید» و «ابتکار صلح هرمز» برای خارج حرف زد و در طول سخنرانی اش رژیم ولایت فقیه را بی گناه و آمریکا را مقصر و عامل ناامنی در خلیج فارس اعلام کرد.
عامل این همه بدبختی و بیکاری، سرکوب، کشتار و قتل عام جوانان، به خون کشیدن تظاهرات مسالمت آمیز کارگران و زندانی کردن فعالان محیط زیست، کودکان، زنان، معلمان، پرستاران، کارکران، فعالان سیاسی، اقلیتهای دینی، دگراندیشان و .... در سیاهچالها، همان راه حل برای حفظ نظام پوسیده ارتجاعی ولایت فقیه است که روحانی شیاد از آن به عنوان «دموکراسی برای داخل» حرف زد. دیپلماسی رژِیم در خارج از مرزها هم که امتحانش را پس داده است. بیانیه سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه همزمان با اجلاس سازمان ملل، شکست دکترین روحانی را به رخ همه جهان کشید. چنین سخنرانیهای کلی فقط در تریبون سازمان ملل باقی خواهد ماند و سرنوشت رژیم در صحنه های دیگر تعیین خواهد شد.
می توان گفت که برآمد حضور روحانی در اجلاس سازمان ملل همراه با حواشی آن، شاید برای مدتی مصرف داخلی در بین دلواپسان داشته باشد اما در حیطه دیپلماسی و روابط خارجی هیچ روزنه ای را برای رژیم جهت خروج از بن بست بدون خوردن جام زهر باز نخواهد کرد.

کنسرت دانش آموزان دختر وپسر ایرانی


"برگ سبز " رادیو ایران- برنامه های کامل شماره ۱۴, ۱۶, ۱۲۴, ۱۴۸

۱۳۹۸ مهر ۳, چهارشنبه

نطق احساسی گرتا ثونبرگ نوجوان فعال محیط زیست در همایش سازمان ملل گرتا ثونبرگ نوجوان شانزده ساله فعال محیط زیست که در همایش سازمان ملل، رهبران دنیا را به باد انتقاد می‌گیرد


کیوان یه روزی تنگ غروبه آسمون

مشتی ماشااله اجرایی جدید . . .


علیه قیام در دو پرده


منصور امان /
رژیم ج.ا که آشکارا زیر فشار تحریمهای خارجی از پا درآمده است، هر چه بیشتر در باتلاق وحشت از دُشمن داخلی فرو می رود. امواج مُتوقف نشدنی و پیوسته اعتراضهای صنفی و سیاسی به صورت "نظام" سیلی می زند و او نه می تواند و نه به سود ثبات خود می بیند که در برابر مُطالبات شناور در سطح جامعه نرمش نشان داده یا عقب نشینی کند. باندهای حُکومتی از "اُصولگرا" و "اعتدالی" تا "اصلاح طلب" در ندادن امتیاز به مُعترضان هم نظرند و جبهه مُشترکی را تشکیل می دهند. آنها بیم دارند که هر گامی که "نظام" به عقب بردارد، به گسترده تر شدن مُطالبات مُتراکم راه برده و موجب پیشروی جامعه به گونه فراگیر می شود. این امر به ویژه در شرایطی که حاکمیت در آستانه یک عقب نشینی خارجی دیگر و نوشیدن "جام زهر" قرار دارد، مساله مهار توده مُعترض را به امری حیاتی برای آن تبدیل کرده است.
دو راهکار
حاکمیت در برابر این شرایط به دو راهکار مُتوسل شده که هر دو را همزمان و به گونه مُوازی پیش می برد. راهکار نخُست افزایش درجه سرکوب و تشدید فشار بر جامعه است و راه حل دُوُم، تخلیه بخشی از حجم اعتراضها بدون پرداخت هزینه سنگین اما با تاثیر تبلیغی - روانی بالا می باشد.
رژیم ج.ا پس از خیزشهای دی ماه ۹۶ در برابر جامعه به موضع دفاعی رانده شده و راه حلهایش نیز موقعیتی که در آن بسر می برد را بازتاب می دهد. در دوره ای که سرکوب تاثیر مُنفعل کننده اش بر جامعه را از دست داده، رفتن به زندان "نظام" فاسد و ستمکار فضیلت به حساب می آید و کارخانه و مزرعه، جاده و خیابان، مدرسه و دانشگاه صحنه نمایش سینه های سپر کرده و بی هراس است، حاکمیت در اعمال خُشونت و وحشیگری یک پا جلوتر می گذارد تا به نُقطه تعادُل با سطح اعتراضها و مُبارزه جاری در جامعه دست یابد.
از سر این تنگنا است که "نظام" یک قاتل بدنام را به ریاست دستگاه قضایی حاکمیت برکشیده. دژخیم ابراهیم رئیسی هیچ وظیفه ای مُهم تر از تولید وحشت و نشان دادن پنجه های خونین حاکمیت ندارد. بر این اساس، شُهرت چندش آور او در جامعه، نه تنها مانعی برای روسایش به شُمار نمی رود، بلکه یک پیش شرط لازم برای این شُغل در دوره کنونی را برآورده می کند.
در این راستا پروژه ارعاب جامعه و سرکوب بخشهای فعال آن با شدت تمام به جریان افتاده است. حاکمیت افسار اراذل بسیجی و لباس شخصی اش را رها کرده تا شلاق اقتدار آن را در مُحیطهای عُمومی بر پُشت زنان و مردان فرود بیاورند. از سوی دیگر، تلاش می کند به وسیله ایجاد دسته های رنگارنگ گزمه، چیدن نیرو در مترو، پارک، مراکز تفریحی، خیابانها و جاده های بین شهری، تشویق به جاسوسی پیامکی و احضار انبوه، ترس و احتیاط را همگانی کرده، روحیه اعتراضی توده مُعترض را تخریب کند و آن را به انفعال بکشاند.
در همین حال، دستگاه حاکم پیگرد و سرکوب کوشندگان مدنی، مُخالفان حجاب اجباری، کارگران، دانشجویان و روزنامه نگاران را شدت داده است. وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران فعالانه مشغول دستگیری، شکنجه و اخذ اعترافات اجباری هستند و شانه به شانه آنها، دادگاههای حُکومتی هر گونه ظاهر سازی را کنار گذاشته اند و به صورت سریالی احکام مسخره و همزمان ظالمانه صادر می کنند.
با غُل و زنجیر ۱۴ سال زندان برای اسماعیل بخشی، سُخنگوی کارگران دلیر هفت تپه، ۱۹ سال برای سپیده قلیان و ۷۸ سال برای پنج کارگر و کوشنده کارگری، رژیم ولایت فقیه پیام می دهد که کمر به حذف مُطالبات و اعتراضات همه گیری بسته که نه می تواند و نه منافعش اجازه برآوردن و پاسُخ دادن به آنها را می دهد.
بر اساس یک گزارش منتشر شده از سوی "هرانا"، در دوره شش ماهه نخُست ریاست جلاد رئیسی بر قوه قضاییه، کوشندگان مدنی و صنفی در پرونده های مجزا دستکم به هزار و ۲۷ سال و شش ماه حبس و هزار و ۴۲۸ ضربه شلاق محکوم شده اند که از رشد ۱۱۹ درصدی صدور احکام نسبت به دوره مشابه در زمان ریاست شیخ صادق لاریجانی خبر می دهد.
در این احکام جُنون آمیز آنچه که به سُخن درآمده، حاصل جمع تدبیرها و راه حلهای رژیمی درمانده و در تنگنا برای رویارویی با بُحران اقتصادی و برخورد با اعتراضهای روزافزون اکثریت جامعه نسبت به شرایط معیشتی خود و خفقان حاکم است.
 بازی با فساد
در حاشیه تهاجُم سراسری به جامعه و جنگ پیش دستانه علیه آن، حاکمیت یک مانور نمایشی را نیز پیش می برد که بر دکوراسیون آن تابلوی "مُبارزه با فساد" آویخته شده است. هدف معرکه "دُزد گیری"، تخلیه خشم مُتراکم و روزافزون جامعه از فساد دستگاه حاکم و شکاف هولناک طبقاتی بین "پایین" و "بالا" است. موج نفرت مردُم، رژه اشرافیت مُهر-پیشانی با خودروها، کاخها، ویلاهای لوکس و انگل زاده های دریده اش را همراهی می کند. آنها که رانت پنجاه هزار تومانی را کُمک خرج می دانند، هر روز ارقام افسانه ای تازه تری از راهزنی و غارت در این یا آن بخش حُکومت و دولت به صورت شان سیلی می زند و به همان اندازه در برابر حاکمیت گارد می گیرند.
گویا ترین شاهد هراس طبقه فرادست از صف بندی طبقاتی جامعه علیه خود، نمایش ریشخند آمیز رییس دفتر آقای خامنه ای در وصف "زندگی مُتوسط و زیر مُتوسط رهبر" است. حُجت الاسلام گُلپایگانی خود را ناچار دیده در برابر جامعه جان به لب رسیده و خشمگین سوگند بخورد: "رهبر همواره به یاد فُقرا و بیچارگان بوده و همسان با آنها زندگی می کند."
مشاطه گری او برای ارباب و "آقازاده هایش" بازتابی از اعتراضهای فزاینده مردُم نسبت به توزیع نابرابر و ظالمانه هزینه و پیامدهای بُحران خارجی و بُحران حُکمرانی است. به مُوازات فقیر تر، بیکار و محروم تر شدن هر چه بیشتر اکثریت جامعه، تضاد طبقاتی بین "بالا" و "پایین" با شدت و دُرُشتی کوبنده تری به موضوع گُفتُگو، انتقاد و سیاست تبدیل می شود. باند میلیارد دلاری آقای خامنه ای از این زاویه با تمرکُز بیشتری زیر ذره بین جامعه قرار گرفته و به شتاب به موضع دفاعی رانده شده است.
حاکمیت، رهبران و پایوران آن در نوک حمله و اعتراض جامعه علیه شرایط دُشوار و غیرانسانی زیست و معاش خود قرار گرفته اند. حساسیت توده ها نسبت به توزیع ناعادلانه ثروت و نکبت و انباشته شدن امکانات، برخورداریها، آسودگی و رضایت خاطر در گلوی گُشاد حاکمیت به گونه تصاعُدی افزایش یافته است؛ یک دگرگونی خطرناک ذهنی که اجبار حاکمیت به اقدامات نمایشی و بیرون کشیدن چند بُز از گله ولایت و قُربانی کردن آنها زیر پای جامعه را موجب شده است.
براین اساس حاکمیت "مُبارزه با فساد" را یک تاکتیک طلایی در شرایط موجود می انگارد. دراز کردن چند تبهکار پیشانی سفید حُکومتی زیر این عُنوان، شاه کلیدی است که به پندار "نظام" می تواند با هزینه ای اندک، به بخشی از نارضایتی و اعتراض توده پاسُخ داده و روانشناسی شکل گرفته بر این پایه را دستخوش تغییر سازد.
از آنجا که فساد اُستخواندار و فراگیر "نظام"، جبهه ای عُمومی و پخش شده در سطح جامعه را علیه خود گشوده است. بنابراین حاکمیت نیز می کوشد بر این تضاد عُمومیت یافته، با راه حلهای عوام پسندانه چیره شود. در مرکز این تلاش، ترتیب دادن نمایشهای گلادیاتوری با افکندن چند قُربانی "خودی" در برابر حیوانات درنده قرار دارد. حاکمان کشور به سبک فرمانروایان رُم باستان، "عوام" را به نمایش یک درگیری مُهیج دعوت می کنند تا سرگرم شوند. آنها گمان می برند همانگونه که نمایشهای مزبور در آن زمان شهوت خُشونت و خونریزی تماشاچیان رُمی را ارضا می کرد، اینک نیز "کولوسئوم" قضایی بتواند آتش خشم و بیزاری جامعه را نسبت به فسادی که آن را مُحاصره و غارت می کند، فرو بنشاند و عطش توده ها به عدالت را سیراب کند.
حساب گُشادی که حُکومت روی این معرکه و گُمراه سازی جامعه باز کرده را به خوبی می توان در آویختن یک خرمُهره ناسیونالیستی به پوپولیسم قضایی دستگاه حاکم مُشاهده کرده. روزنامه اندرونی رهبر ج.ا، دستیار مُرشد معرکه را "کورش کبیر" خوانده تا به این پروژه امنیتی رنگ ملی بزند و به جامعه ای که با سیاست، ایدیولوژی و فرهنگ ملی و ملت ستیز رژیم ولایت فقیه مرزبندی دارد، قالب کند.
از این زاویه رژیم ج.ا به همان راهی پا گذاشته که تمام رژیمهای ایستاده در آخر کار خود طی کرده اند؛ آنها نیز در انتهای بی چارگی چنین روشهایی را کشف می کنند؛ اقداماتی دیرهنگام که نجات شان نمی دهد
 ساز و صندوق
با این وجود، خیمه شب بازی "ضد فساد" تنها سازی نیست که "نظام" برای "مُهندسی" اعتراضات به صدا درآورده؛ حاکمیت در انتخابات مجلس مُلاها در اسفند ماه سال جاری روزنه دیگری برای تخلیه فشار و مُدیریت اعتراضها می بیند. در این راستا به طور عُمده تلاش می کند دستکم بخشی از موج اعتراضها را به کانال "انتخابات" افکنده و مُنحرف سازد. 
این یک تلاش نااُمیدانه است که در مُحاصره کامل توده ها صورت می گیرد. جامعه برای مرزبندیهای فریبکارانه ای که حاکمیت را به جناح بندیهای "اُصولگرا" و "اصلاح طلب" تقسیم می کند، اعتباری قائل نیست و به این ترتیب دخل و خرجی که برای دهه ها تنور تقسیم سهم در "بالا" را گرم می کرد و به گونه مُشخص بخشهای از طبقه مُتوسط را با توهُم "اصلاح" یا جلوگیری از "بدتر" شدن شرایط بسیج می کرد را از سکه انداخته است. آقای مُحمد خاتمی، یک چهره مشهور این بازی، اکنون مایوسانه اعتراف می کند: "من اگر تکرار هم کنم، دیگر مردُم رای نمی دهند."   
درجه هراس طبقه حاکم از عمیق تر شدن شکاف در جریان انتخابات حُکومتی و ژرفش قُطب بندی "بالا" و "پایین" را از آنجا بهتر می توان اندازه گرفت که همین شخص اندکی بعد ناچار شد سُخنان قبلی اش را به باد هوا بسپارد و با به جلو انداختن دوباره خود، به "مردُم ناراضی" که در جریان خیزشهای دی ماه ۹۶ آنها را "فُرصت طلب" و "آشوبگر" خوانده بود، التماس کند که "فداکاری و از خودگذشتگی کنند و به خاطر ایران پای صندوق بیایند".
آنچه که حاکمیت از کمپین بی رونق خود دریافت خواهد کرد، واکُنش کوبنده جامعه به معرکه انتخابات و صندوقهای شُعبده آن است. اگر از دریچه ترکیب و آرایش موجود نیروها بر صحنه اجتماعی ایران به "انتخابات" زمستان نگریسته شود، چشم انداز مُقابل نشان می دهد که "نظام" از درون این کارزار پریشان تر بیرون خواهد آمد و نه تنها موضع آن در برابر جامعه ضعیف تر می شود، بلکه تضادهای درون آن نیز با شدت و فشُردگی بیشتری فعال خواهد گردید. 
برآمد
"نظام" درمانده به سختی در تلاش است از یکطرف سرکوب را اجتماعی و ویروس وحشت را همه گیر کند و از طرف دیگر، بخشهای مُردد یا مُتوهم جامعه را از میدان سرنگونی بیرون آورده و به زمین خود بکشد. حالت مطلوب آن ایجاد تعادُلی بین خود و جامعه همچون دهه شصت بر پایه ترور بی وقفه ی ذهنی و عینی جامعه و بخشهای فعال و پیشرو از خانه تا زندان است.
آنچه که اجتماعی شده اما اعتصاب، اعتراض، خیزش و در یک کلام برنتابیدن شرایط موجود است. مُبارزه اقشار اجتماعی تکامُل یافته و در قلمروهای تازه ضرورتهای تازه ای همچون مُسلح شدن به سازمان یافتگی، تشکُل یابی و همبستگی را تجربه می کند. حاکمیت نتوانسته صدای اعتراضات را خاموش و موج اجتماعی نیرومندی که آن را پیش می برد، مُنحرف سازد. تیغ "نظام" شاید بر تن جامعه زخم بزند، اما چون نمی تواند آن را از پا درآورد، فقط قوی ترش می کند.

منبع: نبردخلق شماره ۴۱۹، دوشنبه ۱ مهر ۱۳۹۸ ـ ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۹

۱۳۹۸ مهر ۲, سه‌شنبه

"گلهای تازه" رادیو ایران- برنامه های کامل شماره ۲۸, ۲۹, ۳۱

Ahmad Shamlou - دیگر تنها نیستم

زیباترین های استاد شجریان،استاد مجید درخشانی و سعدی جان... در خیال

جاودان باد یاد و خاطره رفیق ابولفضل قزل ایاق


بدون شرح !


۱۳۹۸ شهریور ۲۶, سه‌شنبه

خامنه ای ، خامنه ای ، ننگ به نیرنگ تو


چریک فدائی خلق رفیق سیامک اسدیان


همایش چهل و ششمین سالگرد حماسه سیاهکل - اجرای ترانه سرود و انترناسیونال ...

دلا نزد کسی بنشين که او از دل خبر دارد

میر حسین موسوی در قامت تاریخ


۱۳۹۸ شهریور ۲۵, دوشنبه

یادمان رفیق تورج اشتری


درآمد سازی طبقه فرادست با غارت ارزی / منصور امان

درآمد سازی طبقه فرادست با غارت ارزی
منصور امان

در همان حال که عوامل اجرایی سیاست دخالت بانک مرکزی در بازار ارز زیر تیتر "اخلالگر ارزی" به دادگاه کشیده شده یا از کشور فرار کرده اند، سران سه قُوه ج.ا با تمدید "اختیارات بانک مرکزی در مُدیریت ارز"، نه تنها بر سیاست چپاول کلان و همه جانبه منابع کشور و جیب مردُم مُهر تایید گذاشته اند، بلکه بر عزم خود برای تداوُم آن نیز پا می فشارند.  این واقعیتی آشکار است که بازار ارز در ایران به طور عُمده از جانب حاکمیت پایش می شود و دستکاری آن، نرخ ارزهای مُبادلاتی را تعیین می کند. این امر به ویژه در شرایطی که درآمدهای ارزی حاکمیت به دلیل بُحران خارجی، تحریم یا کاهش بهای نفت کاهش می یابد، دامنه و شدت بیشتری می گیرد؛ اتفاقی که پس از سیاست سختگیرانه دولت آقای ترامپ افتاد.  گوشه ای از چگونگی و جُزییات مُداخله گری ارزی حاکمیت را اعترافات و دفاعیات آقای عراقچی هُویدا کرده است. وی از جُمله به فُروش سازمان یافته ارز در بازار سیاه و دستکاری نرخ آن از طریق مُعامله توسط دلالهای "مورد تایید" اشاره کرده است. در سایه این سیاست بهای دُلار در مهر ماه سال گُذشته حتی تا مرز بیست هزار تومان هم نوسان یافت. به خوبی می توان تصور کرد که فروشنده عُمده دلار (حاکمیت) چه سود کلانی از این قُمار تقلُبی به جیب زده است.به گفته آقای عراقچی شبکه ای از "صرافهای مُجاز" و واسطه ها به سرپرستی بانک مرکزی، بازار ارز را هدایت و به جهتی که مایل بودند، می کشاندند. او در توجیه بیگُناهی خود یادآور می شود که پروژه مزبور تصمیم مُستقیم شورای عالی امنیت ملی به ریاست حقیقی آقای خامنه ای و نیز رییس دولت، آقای روحانی، بوده است.با این حال، به گُفته دادگاه "اخلالگران ارزی"، تمامی ارزهای بانک مرکزی سر از بازار در نیاورده، بلکه بخشی از آن را - طبق روال عادی حُکمرانی و مسوولیت پذیری در ج.ا - کارگُزاران این بانک و دلالهای حُکومتی به کیسه خود ریخته اند و بخش دیگر به خارج از کشور قاچاق شده است. مکانیزم آمد و رفت پول در بخش اخیر به طور دقیق همان سازوکاری است که در پرداخت میلیاردها دُلار ارز دولتی به عوامل حُکومتی، دستگاه های پُرنُفوذ، وابستگان و نورچشمیها زیر عُنوان "واردات کالاهای اساسی" تکرار شده است.بانک مرکزی می گوید از فروردین ۹۷ تا تیر سال جاری نزدیک به ۳۴ میلیارد دُلار ارز دولتی با نرخ ۴۲۰۰ تومان برای واردات کالاهای اساسی اختصاص داده، است. این در حالی است که بهای همان کالاها به طور ثابت از دو تا پنج برابر افزایش پیدا کرده و انتهای این روند پیدا نیست.اکنون آشکار گردیده که دُلارهای ۴۲۰۰ تومانی یا در بازار سیاه به فروش رسیده یا صرف واردات اقلام لوکس و مصرفی گردیده است. بخش بُزُرگتر این مبلغ کلان را دست پرورده های "نظام" از کشور خارج و در بانکهای خارجی ذخیره ساخته یا صرف تاسیس شرکت و خرید املاک در کشورهای جنوب خلیج فارس، انگلستان، آمریکا و کانادا کرده اند.هر دو نمونه یاد شده نشان می دهد که غارت کلان ثروت و داراییهای ملی و فسادی که گرد آن جریان دارد، یک رویکرد هدفمند و سازمانیافته است که به گونه بی واسطه از سوی بالاترین مراجع تصمیم گیری در رژیم ولایت فقیه هدایت و "بُرون سپاری" می شود. اعلام ادامه سیاست رُسوا شده ارزی از جانب سران سه قُوا، به خوبی درجه اعتبار و جدی بودن دادگاه "اخلالگران ارزی" را نیز بازگو می کند؛ تیم قبلی می رود، تیم جدید می آید.

هشتمین گردهمایی سراسری: یسنا احمدی بخش دوم: زندان دورود و معرفی تعدادی ...

یادمان رفیق فریده غروی


زنده باد برابری و آزادی


۱۳۹۸ شهریور ۲۱, پنجشنبه

خواست بی شرمانه روحانی از زنان و کارگران / زینت میرهاشمی

فراسوی خبر پنجشنبه ۲۱ شهریورخواست بی شرمانه روحانی از زنان و کارگران
زینت میرهاشمی
آتش خشم دختر آبی (سحر خدایاری)، بار دیگر سیمای تمام قد دیکتاتوری ولایت فقیه با تمام باندهایش را به جهانیان نشان داد. مرتجعان مردسالاری که فرزندان خودشان را به خارج فرستاده اند تا از مزایای آزادیهای غربی استفاده کنند، دختری را مجبور می کنند که برای نرفتن به زندان جهنمی جان خود را به آتش بکشد.
تجربه چهل سال دیکتاتوری ولایت فقیه نشان داده که هر گاه رژیم خود را در سراشیبی سقوط می بیند برای نجات خود، دست به بازداشتهای فله ای و کشتار می زند. از قتل عام زندانیان سیاسی بی دفاع بعد از نوشیدن جام زهر در سال ۶۷، تا این روزها که رژیم گرفتار بن بست اقتصادی و سیاسی است. شرایطی که بیش از هر هنگام با تنفر مردمی و خیزش توده ای روبرو است. به ویژه که تجربه حرکتهای اعتراضی عظیم کارگران هفت تپه، فولاد اهواز و هپکو را وجود دارد.
صدور احکام ظالمانه ۱۱۰ سال زندان برای اسماعیل بخشی نماینده منتخب کارگران هفت تپه و فعالان کارگری سپیده قلیان، امیرحسین محمدی‌فرد، ساناز الهیاری، امیر امیرقلی، عسل محمدی و محمد خنیفر از طرف بیدادگاه رژیم، نشان دهنده پوشالی بودن این رژیم است. مگر اینها چه می خواستند؟ خواسته های آنان برای دریافت حقوقهای عقب افتاده شان و اعتراض به خصوصی سازی (فامیلی سازی)، نشان دادن سفره های خالی و دستهای خالی فرزندانشان چگونه امنیت این رژیم را به خطر انداخته است؟
صدور این گونه احکام به معنای خفه کردن صدای اعتراضی کارگران و مزدبگیران در آینده است. آنقدر دزدی و چپاول و غارت زیاد شده است که بالادستان هر شب کابوس خیزشهای توده ای را می بینند. نماینده ولی فقیه در اراک گفت: «اگر روند اعتراضات کارگری به این صورت تداوم یابد به دور از تصور نیست که وقایع سال ۹۶ به طور مجدد رخ دهند.» (خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه قدس، ۱۴ شهریور ۹۸)
محکوم شدن ۷۶ کشاورز معترض به طرح انتقال آب در استان چهارمحال بختیاری، به ۴ ماه زندان و ۳۰ ضربه شلاق در بیدادگاهی در بروجن، ترس از خیزش دوباره کشاورزان بر سر آب است. به ویژه که وضع آب در ایران هر روز بحرانی تر می شود.
حرفهای حسن روحانی در روز چهارشنبه ۲۰ شهریور، بعد از شوک جان باختن دختر آبی و حکمهای شرم آور علیه فعالان کارگری، چندش آور است. وی گفت: «راه اصلی برای کسب حق زنان و کارگران انتخابات است». (خبرگزاری حکومتی ایسنا، ۲۰ شهریور)
دعوت به شرکت در شعبده بازی انتخابات، تاکتیکی در مقابل مردم به جان آمده ای است که در کف خیابان با صدای بلند بر تمامیت رژیم خط باطل کشیدند. در آینده ای نه چندان دور مردم عمل خود را مانند اسماعیل بخشیها در خیابانها نشان خواهند داد.

تلاش سه قوه برای حل مشکلات اقتصادی کشور


یادمان چریک فدائی خلق سربدار جلال فتاحی


ظریف پرید . . .


۱۳۹۸ شهریور ۲۰, چهارشنبه

سخنان یکی از کارگران گروه ملی فولاد - آذر۹۷


حمایت از اسماعیل بخشی و سپیده قلیان


افزایش جمعیت زیر خط فقر، تشدید استثمار و رشد فساد

زینت میرهاشمی

گزارش از داده های آماری پیرامون فقر، به افزایش جمعیت در زیر خط فقر رسیده است. این آمار بر اساس محاسبه سبد معیشتی، تورم و قیمتهای متغیر کالاهای اولیه زندگی است. بر این منظر اگر آمار از سفره های خالی، کوچه و پس کوچه های روستاها، بی خانمانها، کودکان کار، شغلهای کاذب و فقر پنهان جامعه گرفته شود، خط فقر بیش از آمار دولتی خواهد بود. اما همین آمار که از زبان یکی از کارگزاران رژیم بیان می شود بسیار تکان دهنده است. دردناکی این واگویه، تعریف فقری است که برآمد یک کشور فقیر و بدون منابع و ثروتهای طبیعی نیست بلکه در کشوری با منابع و ثروتهای کلانی است که از آن، علاوه بر تامین اسلحه و موشکهای این و آن تروریست، جیبهای مفتخوران و فاسدان، شکمهای گرسنه و حریص حزب الله لبنان و بشار اسد و مدافعان حرم و... پُر می شود. پس می توان تصور کرد اگر مردم ایران زمین روزی دست این مفتخواران را از ثروتهای طبیعی خود کوتاه کنند، می توانند با تکیه بر این ثروتهای طبیعی، چشم اندازهای رسیدن به یک توسعه دموکراتیک، پایدار و عادلانه را به گامهای عملی تبدیل کنند.
برگردیم به آمار تکان دهنده ای که در بالا اشاره شد.  ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند. این رقم معنای واقعی اقتصاد مقاومتی مورد نظر ولی فقیه و نقش کلید حسن روحانی را معنا می کند. آمار دیگر از خط فقر از گزارش مرکز پژوهشها؛ ۴۰ درصد مردم ایران را زیر خط فقر می داند. بر اساس مصاحبه عضو کمیسیون اقتصادی مجلس رژیم با خبرگزاری «خانه ملت»، گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، درآمد خانواده ها را معیار قرار داده خانوارهایی که زیر ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان درآمد دارند زیر خط فقر هستند. وی اضافه می کند که: «اگر مرکز پژوهشها اعلام کرده که خانواده ای با درآمد کمتر از ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان درآمد زیر خط هستند حدود ۵۵ درصد خانوارها کمتر از این رقم درآمد دارند.» پس رقم اعلام شده این کارگزار رژیم بر اساس درآمد در نظر گرفته مرکز پژوهشها ۵۵ درصد مردم را زیر خط فقر می داند. زیرا شمار زیادی از مردم هستند که حتا شرایط گرفتن یارانه و یا مستمری و از کارافتادگی را ندارند. یعنی فقر مطلق.
می توان تصور کرد که کارگران و مزدبگیرانی که تقریبا ۷۰ درصد نیروی کار را تشکیل می دهند و حداقل حقوق دریافت می کنند و این حقوق حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است و بسیار با رقم اعلام شده گزارش مرکز پژوهشهای مجلس رژیم متفاوت است، در کجای این خط قرار می گیرند. بگذریم از آمار واقعی که هیچ کدام از نهاد حکومتی یارای شمارش و بر زبان آوردن آن را ندارد. به همین دلیل سخن گفتن از بحران کارگری، وضعیت بحرانی اقتصاد، شورشهای گرسنگان و شورشهای احتمالی تبدیل به یکی از گفتمانهای برخی از حکومتیان برای پیدا کردن راه حل شده است. همینجا باید گفت که پیدا کردن راه حل نه برای عادلانه کردن زندگی و معیشت کارگران و مزدبگیران و یا دادن حقوق آنها بلکه برای سرکوب صدای عدالت خواهانه آنها است.
دستگیریهای گسترده از شرکت کنندگان در روز کارگر در برابر مجلس ارتجاع و دستگیریهای گسترده دانشجویان عدالت طلب حامی کارگران و دستگیریهای گسترده معلمان در روز معلم در شمار همین راه حلهای اتاق فکر رژیم برای برون رفت از بحران معیشتی است که دامنگیر اکثریت مردم ایران به ویژه کارگران و مزدبگیران شده است.

نگرانی جلاد سابقه دار از همبستگی کارگران
کمتر از یک هفته مانده به ۱۱ اردیبهشت، روز جهانی کارگران، تعدادی از فعالان جنبش کارگری دستگیر شدند. پرونده فعالان کارگری که در سالهای گذشته در گردهمائیهای روز اول ماه مه شرکت کرده بودند هنوز روی میز بیدادگاه رژیم است و برخی از آنها محکوم شده و تعدادی زیر فشار و تهدید برای عدم شرکت در همایشهای مستقل کارگری شده اند.
برای نمونه، چند فعال کارگری به نامهای احمد تقی زاده ساکن ارومیه، غالب حسینی و مظفر صالح نیا از سنندج احضار و مورد بازجویی قرار گرفتند. این بازجوئیها جهت فشار و تهدید به دستگیری شرکت کنندگان در مراسم بدون مجوز دولتی است.
بنا به گزارش هرانا، روز آدینه ۶ اردیبهشت، ۱۲ نفر از فعالان کارگری، علیرضا ثقفی، هاله صفر زاده، پروین محمدی، واله زمانی، سعید ترابیان، مصطفی شوکت، امیر عباسی، صفیار قربانی و ۳ نفر دیگر دستگیر شدند. دستگیری این افراد، که محور جمع شدن آنها و سخنرانیهای شان خواسته های برحق کارگران بوده، درجه ترس رژیم از شکل گیری حرکتهای مستقل کارگری در روز اول ماه مه را نشان می دهد.
اگر چه طی ۴ سال، برگزاری مستقل این روز خارج از نمایشهای خانه کارگر که تشکلی دست ساخته حکومت است، همواره چالش حکومت بوده است، اما امسال با توجه به گستردگی ابعاد حرکتهای اعتراضی طی سال گذشته به ویژه حرکت متشکل کامیونداران، کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز، ترس رژیم چند برابر شده است.

آگاهمند بودن شعارهای کارگری طی یک سال گذشته، به ویژه شعارهای آنها در رابطه با خصوصی سازیها (خصولتی سازی) و نقش رانت خواران حکومتی در بیکاری و فقر کارگران، هشداری برای حکومت است. هشداری که ریز و درشتهای حکومت از آن به عنوان «بحران کارگری» نام می برند. یکی از این دلواپسان که خود در کانون این هشدار است، با بی شرمی می خواهد آلودگی عبا و عمامه خود در غارت مردم را به گردن دیگران بیاندازد.
روز آدینه ۶ اردیبهشت، ابراهیم رئیسی جلاد و سر دژخیم قوه قضاییه رژِیم، از بروز «بحران کارگری» در صورت عدم رسیدگی به خصوصی سازیها حرف زده است.
وضعیت خصوصی سازیها که به خصولتی سازی معروف شده، گونه ای است که مالکیت واحدهای تولیدی بدون رعایت شرایط رقابت برای خرید، به کسانی واگذار می شود که وابسته به حکومت، رانت خواران و رشوه گیران هستند و امکان گرفتن وامهای کلان از بانکها را دارند. این واگذاریها به نوعی به حراج گذاشتن ثروتهای مردمی است. بیشتر شرکتهایی هم که در دایره این خصوصی سازیها قرار دارند، از پوشش حمایتی امپراطوریهای اقتصادی مانند بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی، بنیاد شهید و سپاه پاسداران برخوردارند. نهادهایی که به قول حسن روحانی، «هیچ کس جرات نمی کند بر خصولتیها نظارت کند.»
از این رو ترس و وحشت ابراهیم رئیسی، رییس قوه قضاییه رژیم را می توان بیشتر فهمید.
دستگیریها و فشارهای روی فعالان کارگری در حقیقت برای جلوگیری از همان پیش بینی ابراهیم رئیسی جلاد است. اما به این جلاد باید گفت که جنبش کارگری با پرداخت هزینه های سنگین شامل دستگیری، زندان، شکنجه، شلاق و.... رو به جلو و پشت به دشمن پیش رفته است.
دستگیری و فشار بر فعالان کارگری محکوم است و آنها باید بدون قید و شرط آزاد شوند. برگزاری مستقل روز کارگر نیز حق نیروهای کار و مردم ایران است.

افزایش فقر با قانونمند کردن فساد
به برکت ساختار رژیم ولایت فقیه، یکی از مواردی که بدون دنده و ترمز در حال صعود است، فساد سیستماتیک در حوزه اقتصادی و سیاسی است. فساد تنومند و گره خورده با ساختار رژیم، از ریزه خواران وابسته تا درشت خواران همه کاره در حکومت، از فامیل پایوران حکومت تا هر کسی که به گونه ای خود را به حکومت وصل کرده، مانند موریانه به جان همه ثروتهای مردم و داراییهای کشور افتاده اند. اکثر این افراد مانند جانوران دوزیست هستند که یک پایشان در خارج از ایران برای خوش گذرانی و پای دیگرشان در داخل برای دزدیدن و غارت است.
همان گونه که جنگ با عراق در دوران صدام حسین، یورش آمریکا به عراق و افغانستان، راه اندازی جنگ در سوریه، تولید داعش و .... برکاتی برای سپاه پاسداران و ولی فقیه داشت، تحریمها و تولید دشمن همیشه در صحنه هم برای برادران قاچاقچی و شرکا سود سرشاری تا کنون داشته است.
حکومت طی ۴۰ سال اگر برای مردم فقیر استانهای سیستان و بلوچستان و کردستان، مدرسه و سرپناهی نساخت و این مناطق را با استفاده از ثروت طبیعی آباد نکرد، در عوض تعداد امثال بابک زنجانی ها، دکل دزدها، دزدان پتروشیمیها و ..... را به وفور تولید کرد. کارنامه چهل ساله فساد سیستماتیک جمهوری اسلامی را هیچ کس نمی تواند نفی کند. بارها سرنشینان کشتی ورشکسته حکومت در قهر و کشمکشهای خانوادگی با دلخوری ارقام و اعدادی را افشا کرده اند. گاهی در این جدالها اگر صلاح ببینند، نور شمعی بر تاریکخانه فسادها می اندازند و برگی رو می کنند. این بار محمود صادقی نور انداختن بر تاریکخانه را به عهده گرفته است.
محمود صادقی مجلس نشین ارتجاع روز شنبه ۲۱ اردیبهشت از ساختاری کردن فساد در حکومت صحبت کرد. وی گفت: «برخی افراد که در طیف سیاسی خاصی قرار دارند می گویند فردی که تحریمها را دور می زند باید ۲۰ تا ۳۰ درصد از پول کشور را برای خود دریافت کند.»
در حالی که وی از تکرار این امر و تبدیل شدن به «یک هنجار» حرف می زند اما در نگاهداری راز این که این «طیف سیاسی» چه کسانی هستند وفادار به فاسدان می ماند زیرا خود نیز جزیی از همین حکومت فاسد است.
آمار معاون وزیر اقتصاد در رابطه با عدم بازگشت میلیاردها دلار از صادرات محصولات پتروشیمی، فولاد و محصولات غیر نفتی قابل توجه است.
به گزارش خبرگزاری حکومتی ایسنا (۲۱ اردیبشهت)، وزیر امور اقتصادی و دارای رژِیم گفت گه «۳۰ میلیارد دلار از مجموع ۴۰ میلیارد دلار ارز حاصل از صادرات، نه به صورت کالا و نه به هیچ صورت دیگری وارد کشور نشده است.»
به دلیل فساد کلان اقتصادی نهادینه شده است که تصویب لوایح مربوط به گروه ویژه اقدام مالی FATF این چنین در پیچ پولشویی و تامین مالی تروریسم گیر کرده است. در حالی که سخنگوی وزارت خارجه آلمان اجرای اینستکس را با مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم مرتبط دانسته است.
پس هر میزانی که فساد و چپاول و درجه استثمار رشد کند همان میزان فقر و تنگدستی مردم نیز رشد خواهد کرد. تعادل این دو قطعا با سرنگونی رژیمی که خود از پایه های این فساد است به هم خواهد خورد.

منبع: نبرد خلق شماره ۴۱۲، چهار شنبه اول خرداد ۱۳۹۸ ـ ۲۲ مه ۲۰۱۹ 




فروغ فرخزاد


لطفا به این دو دقیقه تحلیل در مورد کوفه و صحرای کربلا گوش کنید


۱۳۹۸ شهریور ۱۸, دوشنبه

چه گوارا، چریک خستگی ناپذیر


"یک شاخه گل" رادیو ایران: برنامه های کامل شماره ۹۸, ۱۰۳, ۱۱۳, ۱۱۸, ۱۲۱, ...

مرضیه - شجریان .. آواز دشتی.. سحرگه رهروی در سرزمینی

"گلهای تازه" رادیو ایران- برنامه های کامل شماره ۲۳, ۲۴, ۲۶, ۲۷

بگو: شرم و ننگ بر جمهوری اسلامی ایران


پیشگامان رهایی خلق


شکیلا -رسم زمونه


۱۳۹۸ شهریور ۱۴, پنجشنبه

یادمان گروه جاودان آرمان خلق


رفقای گروه آرمان خلق لرستان


"برگ سبز" رادیو ایران- برنامه های کامل شماره ۱۰, ۱۵, ۱۲۱, ۱۲۵

یاسمین صحرا نشین هر که دیدم یاری داره )

یادمان رفیق اشرف بهکیش


۱۳۹۸ شهریور ۱۳, چهارشنبه

یک روز تابستان


شهدای فدایی در شهریور ماه


شهدای فدایی در شهریور ماهرفقای فدایی: یعقوب (امیر) تقدیری قزلجه میدانی ـ ایرج سپهری ـ علی میرشكاری ـ محمود باباعلی ـ اعظم السادات روحی آهنگران ـ حسن سعادتی ـ هاشم باباعلی رحیمی - پروین فاطمی ـ طهمورث اكبری ـ جمیل یخچالی ـ شهریارناهید - احسن ناهید ـ محمد مجیدی ـ حمید رضا مالكی ـ احمد صادقی ـ محمدتقی برومند ـ بهنام رهبر ـ بهمن رهبر ـ محمدرضا فریدی ـ سعیده كریمان ـ پرویز داوری ـ غلامحسین بیگی ـ حسن صالحی ـ علی رضا شاه بابایی ـ ناصر فتوتی ـ ناصر سلیمی - محمد سیاسی ـ حمیدرضا ماهیگیر ـ عباس كابلی ـ جواد كارشی ـ نادره (جمیله) نوری ـ علی رضا پناهی ـ قاسم معروفی ـ انور اعظمی ـ ابوبكر آرمان ـ هوشنگ احمدی ـ رشید یزدان پناه  (سمكو) ـ بیژن جنتی ـ مرتضی خدامرادی ـ مصطفی شمس الدینی ـ قاسم سید باقری ـ عبدالرضا غفوری ـ عزیز محمد رحیمی- محمد (فرشاد) تمدن ـ اصغر جعفری جزایری ـ خسرو مباركی ـ سعید رهبری ـ علیرضا یراق چی ـ محمدرضا ستوده ـ احمدرضا شعاعی ـ مهدی سمیعی ـ ابوالفضل غزل ایاق ـ زهرا (اشرف) بهکیش - خسرو مبارکی - اکبر صمیمی - علی شیرمحمدی – عباس تهمتنی - نفیسه ناصری - محمد تقی (همایون) فرومند – علیرضا یراقچی - فریدون (فرید) یزدانیان - یدالله آل کنعان – محمود خاموشیان - مریم فرشادفر - نصرت الله کریمی - جواد بنی احمد - یوسف ایمانی دارستانی –نقی (امیر) طریفی دارستان - حسن جان لنگوری - صفر لنگرودی - ابوبکر حمیدی - علی توکلی - کریم سعیدزاده - عبدالله فیض الله بیگی - عبدالرضا ایروانی - مهرداد حیدری فرد - احمد صادقی - یوسف کیشی زاده - محمدرضا مزیدی - محمد چشم به راه - علیرضا شاه بابائی کوتنائی - حمیدرضا مالکی - رشید آهنگری ـ محمد تمدن ـ جمشید میرحیدری ـ یونس رمضانی ـ جلال فتاحی ـ محمدعلی ابرندی ـ سیاوش حسنوند ـ ایرج سلیمانی، از سال 1350 تاكنون در مبارزه علیه امپریالیسم و ارتجاع و به وسیله مزدوران رژیمهای شاه و خمینی به شهادت رسیدند. 
منبع: نبرد خلق شماره ۴۱۵، آدینه اول شهریور ۱۳۹۸ - ۲۳ اوت ۲۰۱۹ 



زندانی سیاسی آزاد باید گردد


گرامی باد یاد و خاطره رفیق سعید سلطانپور


واکسن؛ خامنه ای چطور پُشت مُجریان فرمانش را خالی کرد

منصور امان /  فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۸ مرداد  منبع: پایگاه اینترنتی ایران نبرد و جنگ خبر http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=5...