برای دردهای مردم مظلومم ، بغض گلویم را می فشارد ، ترانه های سربی ، آواز بی کسی ، رنج بی پناهی، و گرسنگی مردم میهن!
۱۳۹۸ بهمن ۱۱, جمعه
۱۳۹۸ بهمن ۱۰, پنجشنبه
انتخابات؛ نمایش بی تماشاچی به دکوراسیون و گریم هم نیاز ندارد
فراسوی خبر... پنجشنبه ۱۰ بهمن / منصور امان /منبع وبسایت های ایران نبرد و جنگ خبر
هم سطح با شکست "برجام" و آرایش جامعه علیه حاکمیت، دستگاه قُدرت ج.ا نیز خود را تجدید سازمان می دهد. اما اگر کسی می پندارد که گُذار رژیم بُحران زده از یک فُرم و ترکیب سیاسی به چینش و قالب جدید یک جابجایی ساده بوروکراتیک است، فقط کافی است به مضحکه ای که گرد نمایش انتخابات مجلس مُلاها به راه افتاده و خسارت روز افزونی که برای "نظام" در حال به بار آوردن است، نگاهی بیاندازد.
در حالی که هنوز بازی اصلی شروع نشده، کوس رُسوایی انتخابات مجلس مُلاها با قُدرت تمام به صدا درآمده است. سُقوط به این موقعیت ناگوار را حاکمیت در درجه نخُست مدیون خویشتن است. چه، زیر تاثیر رویدادهای پُرشتاب و قُطب بندی عمیق اجتماعی بین "بالا" و "پایین"، تشریفات انتخاباتی آن در نظر مُخالفان، مُنتقدان و حتی نزدیکان حاکمیت بیشتر از یک هیاهوی زرد و بی اهمیت نیست.
برای باندهای حُکومتی اما داشتن کُرسیهای مجلس اهمیتی بُزُرگ و چشم پوشی ناپذیر دارد. حُضور یا - از آنهم بهتر - پایش این نهاد اگرچه بی واسطه با کسب نُفوذ سیاسی همراه نیست، اما چک آن در نُقطه دیگری، و به طور دقیق در توازُن عُمومی زیر "خیمه نظام" و هنگام تقسیم سهمهای کلان قُدرت و ثروت نقد می شود.
در یک شرایط به نسبت مُتعادل، جدال بر سر این پراکسی قُدرت با هر میزان از شدت و حرارت، در چارچوب "مصالح نظام" باقی می ماند و از جانب همه طرفها به ویژه مُراقبت می شود که زیر پای "نظام" و به بیان دیگر، خود آنها را خالی نکند. اما اینکه رقابت "خودی"ها در یک وضعیت بُحرانی به چه شکل در می آید را هم اکنون رهبران و پایوران حاکمیت در حال نشان دادن و تشریح هستند.
سُخنگوی شورای نگهبان، از بی صلاحیت شمرده شدن ۹۰ نماینده دوره کنونی مجلس برای نامزدی دوره بعدی خبر داده است. آقای عباسعلی کدخدایی در توضیح رد صلاحیت نزدیک به یک سوم اعضای حاضر اُرگان قانونگذاری کشور، به اتهاماتی همچون، قاچاق سیگار، فروش گوشت دولتی در بازار سیاه، اعمال نفوذ برای استخدام خویشاوندان، "مال اندوزی حرام" (دُزدی و غارت) و کسب ثروت میلیاردی از منابع ناشناخته اشاره کرده است. در مُقابل، آقای محمود صادقی از جناح مُقابل، نهاد استراتژیک شورای نگهبان را مُتهم می کند که برای تایید صلاحیت نامزدها رشوه میلیاردی می گیرد و شکایت کرده که در دور جدید نرخ خدمات آقایان جنتی، یزدی، کدخدایی و دیگر همریشان تا چهار میلیارد تومان افزایش یافته است.
حمله این دو پایور حُکومتی به رُقبای خود به وسیله هدف گرفتن و بی اعتبار سازی نهادهای حاکمیت و پایه های قُدرت آن، فقط دو نمونه از ده ها آتش کوچک و بُزُرگی است که باندهای قُدرت و ثروت زیر ریش "نظام" برافروخته اند، تفاوُت فقط اینجاست که جناح غالب به نفع وضعیت جدید و جناح مغلوب برای وضعیت موجود آن را دود می دهند.
در این راستا پازل "مُهندسی انتخابات" که تاکنون با مواردی همچون اتهامات سیاسی، تقلُب در برگه های رای، دستکاری نتایج، صندوق دُزدی و جُز آن کنار یکدیگر چیده می شد، اکنون پاره های جنایی و تبهکارانه نیز یافته و به خوبی استعداد آن را دارد که اجزای جنسی و ناموسی هم بدان اضافه شود.
افسارگُسیختگی باند قُدرت در امر حذف رُقبا و کنار گذاشتن ظاهر سازیهای قانونی و در همان حال بی پروایی باندهای رقیب اش در حمله مُتقابل، محصول آگاهی از فقدان مشروعیت اجتماعی و پیرو آن بی اعتباری نهادهایی همچون مجلس شورای اسلامی است. جامعه مسیر خود را از دستگاه حاکم جدا کرده و "نظام" در نمایش مُحقر و خالی از تماشاچی و سیاهی لشکر خود، به دکوراسیون، گریم و تزیینات لوکس بدرود می گوید.
۱۳۹۸ بهمن ۹, چهارشنبه
۱۳۹۸ بهمن ۸, سهشنبه
بازی احمقانه و خطرناک رژیم در عراق
زینت میرهاشمی / فراسوی خبر ... سه شنبه ۸ بهمن منبع خبر وب سایتهای ایران نبرد و جنگ خبر
رژیم ولایت فقیه در برابر گستردگی، بالندگی و تداوم خیزش مردم عراق برای براندازی حکومت وابسته و فاسد حاکم، به صورتهای گوناگون توطئه می کند. هدف خامنه ای تغییر شرایط به نفع خود و نابود کردن جنبش حق طلبانه مردم عراق است.
اتاق فکر رژیم با راه اندازی تظاهرات حکومتی از طریق زائده های خود، از جمله حشدالشعبی و دستجات وابسته تا مقتدا صدر در روز آدینه ۴ بهمن، و پس از آن پیام مقتدا صدر که صف خود از مخالفان حکومت جدا کرد، سرکوب وحشیانه مردم عراق را به طور علنی استارت زد.
تظاهرات گسترده مردم عراق در روز شنبه ۵ بهمن، که بلافاصله پس از نمایش حکومتی برگزار شد، بسیار مهم و یک شکست برای رژیم ولایت فقیه و مزدورانش بود و نشان داد که نمایش حکومتی برای عقب راندن مردم بی تاثیر بوده است.
به دنبال این شکست، در روز یکشنبه ۶ بهمن، مزدوران جمهوری اسلامی ۵ موشک به سفارت آمریکا در منطقه سبز بغداد شلیک کردند که یکی از آنها به سالن غذا خوری سفارت آمریکا اصابت کرد. در پرتاب موشک به سفارت آمریکا اگر چه حشدالشعبی بعد از محکوم کردن این عمل از طرف نخست وزیر مستعفی عراق، نقش خود را انکار کرد، اما انگشت همه به سمت این نیروی تروریستی نشانه گرفته و طراحی آن را از جانب رژیم ولایت فقیه می دانند.
زدن و به عهده نگرفتن از شیوه های شناخته شده و همیشگی سپاه تروریستی قدس در سراسر جهان و از جمله در عراق است. سپاه تروریستی قدس عملیات بسیاری علیه ایرانیان در خارج از مرزهای ایران انجام داده که مسئولیت هیچکدام را نپذیرفته است. همین نیروی تروریستی تا کنون مسئولیت عملیات تروریستی در عربستان، آرژانتین، لبنان و ... را با وجود افشا شدن آمران و عاملان این عملیاتهای تروریستی، به عهده نگرفته است.
در رویدادی دیگر، یکشنبه شب، ۶ بهمن، مزدوران حکومت همراه با اوباشان حشدالشعبی به چادرهای نیروهای انقلابی در ناصریه یورش برده و آنها را آتش زدند. در حالی که مردم در این چادرها خوابیده بودند. تظاهرکنندگان علیرغم دادن کشته، چادرهای خود را روز دوشنبه ۷ بهمن دو باره بر پا کردند.
در نوک پیکان خواسته های جنبش مردم عراق اخراج رژیم ولایت فقیه است و بنابراین رژیم در به کارگیری خشونت هر چه بیشتر برای شکست این جنبش تلاش مداوم می کند و با بیعت آشکار مقتدی صدر با خامنه ای، رویارویی نیروهای سرکوبگر حشدالشعبی با جنبش عدالتخواه مردم عراق وارد فاز خشن تری خواهد شد.
رژیم ایران همچنین با عملیات تروریستی و موشک پرانی قصد دارد تا نیروهای نظامی آمریکا در عراق را مستاصل کند. موشک پرانی به سفارت آمریکا، تصمیم مجلس عراق و تظاهرات حکومتی از جمله ابتکارات رژیم ولایت فقیه است. رژیم تا کنون در چینش مزدوران خود در حکومت عراق، نفوذ خود را گسترش داده که این امکان با توجه به مخالفت مردم کارایی خود را از دست خواهد داد و بعد از این ناامیدی در چینش مهره های حکومت، دست به بازی احمقانه موشک پرانی، حرکتهای تروریستی خواهد زد.
در رویدادی دیگر اعتراف پاسدار حسن عباسی، در رابطه با چگونگی کسب درآمد سپاه پاسداران، گوشه ای از چرایی اقدامات ماجراجویانه و تروریستی این نیروی مخرب را برملا می کند. پاسدار حسن عباسی در ویدئویی که منتشر شده در رابطه با جنگ و دعوای جناحی و در مخالفت با برجام به درآمد سپاه پاسداران از گروگان گیری پُز می دهد و می گوید: برای آزادی جيسون رضاييان یک ميليارد و ۷۰۰ ميليون دلار گرفتيم، ۳ ميليارد دلار بابت خون بهای قاسم سليمانی از طريق قطر دریافت شد. می خواهيد مشكل تحريم حل شود بگذاريد گشتهای ما ۱۰ - ۲۰ آمريكايی را گروگان بگيرند، هفته ای یک ميليارد دلار هم بگيريم آخر سال می شود ۵۴ ميليارد دلار!
آشی که پاسدار حسن عباسی برای رژیم پخت آنقدر شور بود که حتی سپاه پاسداران هم آن را نخورد.
۱۳۹۸ بهمن ۷, دوشنبه
۱۳۹۸ بهمن ۶, یکشنبه
تشدید بحران در عراق برای پوشاندن آبروی بر باد رفته
زینت میرهاشمی / فراسوی خبر ... یکشنبه ۶ بهمن منبع خبر وب سایتهای ایران نبرد و جنگ خبر می باشد .
http://jonge-khabar.com/news/articled.php?id=5422روز آدینه ۴ بهمن، مزدوران حشدالشعیبی و طرفداران مقتدا صدر اقدام به لشکرکشی در خیابانهای بغداد کردند. راه اندازی تظاهرات نمایشی در برابر تظاهرات مردمی که هر روز کشته و زخمی می دهند، از شگردهای رذیلانه و غیر انسانی رژیم ولایت فقیه است.
همزمان تظاهرات مخالفان حکومت با شعارهای نه به مقتدا صدر و نه به عامری، کشورم آزاد باقی می ماند برگزار شد و دو نفر شهید و دهها زخمی شدند. مخالفان نظام حاکم بر عراق در روز شنبه ۵ بهمن نیز مورد حمله نیروهای امنیتی قرار گرفتند که در این حمله ۴ تن از معترضان جان باختند و دهها نفر زخمی شدند.
پوشش خبری جراید رژیم از لشکرکشی حکومتی طرفداران مقتدا صدر و حشدالشعیبی، تلاشی عامدانه از طرف رژیم برای جبران بی آبرویی خود در انتقام «نرم» به جای «سخت» است. رژیم تلاش فراوان کرد تا از طریق مزدوران نیابتی خود، تظاهرات نمایشی در بغداد برگزار کند تا قدرت مزدوران خود علیه آمریکا را نشان دهد.
روزی نامه های رژیم در صدر خبرهای شان با تصاویر فتوشاپ از تظاهرات «میلیونی» مردم عراق علیه حضور آمریکا نوشتند. جریده کیهان، بلنگوی ولی فقیه با تیتر بزرگ نوشت: «بروید تا زنده بمانید» این شعار هم وزن همان شعار مسخره «انتقام سخت» است.
این شعارها تهدید آمیز و جنگ طلبانه در جهت تشدید تنش و بحران در عراق برای مقابله با مبارزه حق طلبانه مردم این کشور است.
ملاقات رئیس جمهور عراق با ترامپ در حاشیه نشست داووس، علیرغم اخطار و تهدید حشدالشعیبی، فرمالیته بودن تصمیم پارلمان عراق را نشان داد و یک تودهنی بزرگ به رژیم است.
مردم عراق با مبارزه شان با شعارها و حرکتهای انقلابی شان با صدها کشته و هزاران زخمی تا کنون نشان داده اند که خواهان بیرون کردن رژیم ولایت فقیه، سپاه قدس و مزدوران وابسته به آن در عراق هستند. آنها در بیانیه های شان بارها مخالفت خود را با هر نوع اشغالگری و منجمله اشغالگری آمریکا بیان کرده اند. حضور تروریستی رژیم ایران در عراق، پایه های اشغالگری ایالات متحده در عراق را محکم تر خواهد کرد. همان گونه که سپاه تروریستی قدس بود که پای نیروهای نظامی روسیه و آمریکا و دیگر کشورها را به سوریه باز کرد. همچنین شرایط برای لشکرکشی نطامی کشورهای اروپایی و آمریکا و ژاپن به خلیج فارس و تنگه هرمز توسط رژیم ولایت فقیه مهیا شد.
خنثی شدن نمایش مرده سواری حاج قاسم و اعتراضهای گسترده مردمی به شلیک عامدانه سپاه به هواپیمای مسافربری و به قتل رساندن ۱۷۶ سرنشینان آن، به رژیم خیلی گران آمد. انکار و دروغ و اعتراف زیر فشار دیگر هیچ آبرویی برای رژیم نگذاشت.
پنهان کاری، دروغگویی در تعداد موشک شلیک شده به هواپیما، خودداری از رمزگشایی جعبه سیاه هواپیما و ترس از افشای راز پنهان این جعبه، قتل عمد ۱۷۶ نفر، کشتار ۱۵۰۰ نفر از مردم در قیام آبان ۹۸، پیداشدن جسدهای بی جان شکنجه شده در گوشه و کنار میهن، جنایت در نیزارهای ماهشهر و.... اینها شماری از پرونده های حکومت است که باید پاسخ دهد.
رژیم برای عادی سازی این جنایتها، با اختصاص دادن بودجه ویژه به سپاه تروریستی قدس و مرز نشناختن برای فعالیتهای تروریستی آن، به تنش و بحران بیشتر در عراق دست خواهد زد. سیاستهایی که کاملا به ضرر منافع مردم ایران و عراق است. یکی از این موارد، سنگر گیری پشت شعارهای ضد امپریالیستی است. این جبهه گیری دروغین ارتجاع ولایت فقیه در پشت شعارهای دروغین ضد امپریالیستی و علیه اشغالگری آمریکا در کشورهای منطقه با مبارزه مردم عراق آنچنان بی محتوا شده که هیچ خریداری ندارد.
۱۳۹۸ بهمن ۵, شنبه
صعود ۸ پله ای ولایت فقیه از نردبام سرافکندگی
فراسوی خبر... شنبه ۵ بهمن /منصور امان / منبع وب سایت های ایران نبرد و جنگ خبر
رژیم ج.ا رکورد تازه ای به جا گذاشته و از نردبام سرافکندگی که با هر دو پا بر آن ایستاده، ۸ پله بالاتر رفته است. این تعداد به طور دقیق میزان صُعود حاکمان کشور در رُتبه بندی جهانی فساد دولتی نسبت به سال گذشته است.
بنا به گزارش سالانه سازمان شفافیت بین المللی، رژیم ولایت فقیه نه تنها به گونه موفقیت آمیزی مکان ثابت خود در ردیف فاسد ترین دولتهای جهان را حفظ کرده است، بلکه توانسته بر سکوی بدنامی به دلیل چپاوُل و سوواستفاده از داراییها و ثروت مردُم ایران، جایگاه جدیدی برای خود دست و پا کند. این نهاد بین المللی که سال گذشته رُتبه ۱۳۸ را به ج.ا داده بود، اینک در یک مُحاسبه به روز شده، آن را بر مرتبه رُسواتر ۱۴۶ نشانده است.
نُکته مُهمی که در این رقمها خود نمایی می کند، تناسب تکان دهنده و انزجارآوری است که بین میزان وخامت شرایط زیست و کار مردُم ایران با رُشد فساد در ج.ا وجود دارد؛ بدین گونه که هر چه اکثریت جامعه از تامین نیازمندیهای روزمره و حیاتی خود ناتوان تر و دایره فلاکت، همگانی تر می گردد، حجم تاراج و غارت حاکمیت و اشتهای رهبران و پایورانش نیز افزون تر می شود.
یک گُواه زنده از این توازُن نکبت بار، افزایش سرسام آور رقم فسادهای مالی ای است که در جریان نزاع باندهای حُکومتی افشا می شود. بین دُزدی ۳ هزار میلیارد تومانی آقایان مه آفرید خسروی و محمود رضا خاوری در سال ۱۳۹۰ با اختلاس سه میلیارد دُلاری آقای بابک زنجانی و سپاه پاسداران دو سال بعد در سال ۱۳۹۲ بعد فاصله بعیدی وجود دارد که فقط یک جهش ۶ میلیارد و پانصد میلیون یورویی غارت در پتروشیمی در سال ۱۳۹۸ می تواند آن را کم اهمیت جلوه دهد.
این رُشد پلکانی در طول کمتر از یک دهه صورت گرفته، دُرُست در همان دوره ای که بُحران خارجی رژیم ولایت فقیه و فشارهای بین المللی ناشی از آن نیز به گونه پلکانی افزایش یافته و شرایط زندگی ده ها میلیون زن و مرد، کودک و جوان به گونه ثابت سخت تر و تحمُل ناپذیر تر شده است.
اما تنها رقمهای نُجومی چپاوُل در این دوره نیست که سنگین تر شدن کفه فساد "بیت رهبر"، بوروکراسی دولتی، "سرداران"، روحانیون و طیف ریزه خوار آنان در مُقابل فرو رفتن عمیق تر جامعه در فقر، بیکاری، گُرسنگی، تلخکامی و تیره روزی را مُستند می کند، گُستره کران تا کران فساد در ج.ا، خود شاهد دیگری از درجه افزایش حرص و اشتیاق غارت ثروت و داراییهای همگانی به مُوازات سرایت طاعون فلاکت به وسیع ترین بخشهای جامعه است.
هیچ بخشی از حاکمیت، ساختارها، دوایر و نهادهای آن را نمی توان سُراغ گرفت که تا چانه در گنداب فساد غوطه ور نشده باشد. به بیان دیگر، دستگاه کشوری و لشکری ج.ا. یک سازه فراگیر با شناسه های تبهکاری سازمانیافته است که در آن رهبران ارشد و پایوران رده بالا به صورت قبیله ای و خانوادگی و کارگزاران و ماموران جُزء به طور فردی دست به دُزدی و شبروی می زنند. از بیت آقای خامنه ای در راس سلسله مراتب تا - برای مثال- سازمان جنگلها و مراتع در انتهای آن، دسته های تبهکار حُکومتی در هر کُجا و هر رده، به خالی کردن خزانه و جیب مردم و پُر کردن کیسه خود مشغولند.
رژیم ولایت فقیه شتابان و آزمندانه در مسیر انحطاط پیش می رود و در به توبره کشیدن خاک کشور و غارت مردُم، مرزی را برای خود به رسمیت نمی شناسد. برخلاف آن، ظرفیت جامعه برای کشیدن بار این تاراج بی انتها نیست. کارد به اُستخوان توده غارت شده و محروم مانده رسیده و خیزش آبان به خوبی نشان داد که شمشیر آن برای قطع دست نابکاران و حرامیان در حال صیقل خوردن است.
۱۳۹۸ بهمن ۴, جمعه
با من بزن فریاد !
و تقدیم به آنانی که برای سرنگونی جمهوری اسلامی می ستیزند
خواننده: فریدون
آهنگساز: جمشید شیبانی
سروده: خانم ستاره
۱۳۹۸ بهمن ۳, پنجشنبه
بُحرانی که از گور آن مرحوم برخاست
فراسوی خبر... پنجشنبه ۳ بهمن /منصور امان منبع خبر وب سایتهای ایران نبرد و جنگ خبر
"حاج قاسم" اگرچه دیگر بر صحنه سیاست ج.ا نقش آفرینی نمی کند، اما سایه بُحران زای او همچنان بر سر "نظام" پهن شده و هر چه روز به انتهای خود نزدیکتر می شود، سیاهی اش بیشتر کش پیدا می کند.
از یکسو حاکمیت کماکان در حال پرداخت خسارت سیاسی داخلی و بین المللی "انتقام سختی" است که به خاطر هلاکت او گرفت؛ یک خیمه شب بازی بی رمق که پُشت صحنه رُسوایی بار آن به نمایش اصلی بدل گردیده و از سوی دیگر، سرنگون سازی هواپیمای مُسافربری که از پیامدهای رفتن "سردارسُلیمانی" به کام "آتش جهنم" آمریکاییها بود، "نظام" را از دو جبهه داخل و خارج به مُحاصره ای درآورده که به گونه روز افزونی حلقه آن تنگ تر می شود.
واکُنش دستگاه حاکم در برابر هر دو سویه بُحرانی که از گور آن مرحوم برخاست، جارو کردن موضوع زیر فرش است. این تاکتیک شاید بهترین شیوه برای حل مُشکل نباشد، اما به خوبی با وضعیت آشُفته و بهم ریخته ای که حاکمیت بدان دُچار شُده، سازگاری دارد. خُروجی میز مُدیریت بُحران رژیم ولایت فقیه، راه اندازی یک دسته ی جارچی با ماموریت انکار، دُروغگویی، وارونه نمایی، تقلُب - و آنگاه که هیچیک از این راه حلها موثر واقع نشد - جُستن سوراخ فرار است.
مُشکل حاکمیت ج.ا این است که فرش توجیهات و استدلالهای آن چندان پُرحُفره و نخ نماست که چیزی را نمی توان زیر آن پنهان کرد. از جانب دیگر، همه گوشه های فرش در اختیار آقای خامنه ای و شُرکا نیست و دست قُدرتمند توده مُعترض و گازانبُر طرفهای خارجی هریک از سویی آن را در چنگ دارد.
پایش بُحرانی که ناگهان و نامُنتظر از آسمان فرودگاه بغداد بر سر حاکمیت فرود آمد، نه در ابتدا در توان آن بود و نه اکنون که بر سطح زمین گُسترده شده، مهار شرایط جدید یا جهت دهی به رویدادهایی که در متن آن شکل می گیرد، از اراده تصمیم سازان "نظام" خارج گردیده و راهکارهای آنها در پهنه داخلی تضاد با جامعه را تشدید و علیه خویش برانگیخته و در پهنه خارجی، به درون هزارتویی برده که تنها راه خُروج از آن عقب نشینی و بازگشت به عقب است.
حرکت در این گُمراهه رایگان نخواهد بود و رژیم ولایت فقیه بسا بیشتر از آنچه که تاکنون از کف داده، باید هزینه بپردازد.
۱۳۹۸ بهمن ۲, چهارشنبه
تکیه نظام بر نیروی نظامی بدون مرز و بمب هسته ای
یادداشت سیاسی نبرد خلق شماره ۴۲۰ اول بهمن ۱۳۹۸/ مهدی سامع منبع خبر وب سایتهای ایران نبرد ،جنگ خبر و فراسوی خبر
با انتشار این خبر که خامنه ای در روز ۲۷ دی روضه خوان نمایش حکومتی نماز جمعه است، تحلیل و تفسیرهای زیادی پیرامون هدف و برنامه ولی فقیه از ظهور در این مراسم منتشر شد. برخی بر این باور بودند که خامنه ای مثل جمعه ۲۹ خرداد سال ۱۳۸۸ جسم علیل اش را به رُخ کشیده و با بستن شمشیر از رو، اتمام حجت می کند. برخی دیگر بر این نظر بودند که ولی فقیه تصمیم به میزانی نرمش قهرمانه آمیخته با دلسوزی برای جانباختگان هواپیمای اوکراینی دارد. تحلیلهای «دایی جان ناپلئونی» نیز، به ویژه در شبکه های اجتماعی، به وفور دیده می شد. برای مثال گفتند و نوشتند که خامنه ای با آمریکا به طور پنهانی توافق کرده تا برای «سازش نهایی»، سلیمانی به وسیله آمریکا از سر راه برداشته شود و خامنه ای نیز با موشک زدن یه مهمترین پایگاه آمریکا در عراق، پایان جدال با نتیجه «بُرد- بُرد» را اعلام کند. واکنش ترامپ به حمله موشکی رژیم فاکتور مناسبی برای مدافعان این نطریه بود. و بالاخره دیدگاه دیگری هم وجود داشت که هدف خامنه ای را «قدرت نمایی کاذب»، «روحیه دادن به نیروهای خاص ولایت»، «ترمیم زخمهای وارد شده بر هِرَم قدرت» و بالاخره «ناچیز نشان دادن خشم و نفرت مردم از نظام» ارزیابی می کرد.
قبل از این که به هدف و برنامه خامنه ای پیرامون روضه خوانی در نماز جمعه پرداخته شود، لازم است ابتدا ببینیم این نمایش حکومتی در چه شرایطی برگزار شد.
خامنه ای با نادیده گرفتن قیام قدرتمند هفته آخر آبان امسال و خیزش انقلابی مردم عراق و لبنان، تحولات را محدود به دو هفته ختم شده به نماز جمعه ارزیابی کرد و گفت: «دو هفته گذشته دو هفته ای استثنایی و پر از ماجراهای تلخ و شیرین و درس آموز برای ملت [بخوانید برای نظام] ایران» بود. وی شروع این دوهفته را روز به هلاکت رسیدن فاسم سلیمانی اعلام کرد. حتی اگر نخواهیم نقش تعیین کننده خیزش آبان و قیامهای مردم عراق و لبنان را وارد ارزیابی از شرایط کنیم، صحبت از ۱۵ روز «ماجرا» گمراه کننده است. زیرا حمله مزدوران عراقی رژیم به یک پایگاه آمریکایی یک هفته پیش از کشته شدن سرکرده کل تروریستهای رژیم صورت گرفت. بنابرین رویدادها را از آن نقطه شمارش می کنیم.
*جمعه ۶ دی ۱۳۹۸ (۲۷ دسامبر ۲۰۱۹): نیروهای حشدالشعبی به یک پایگاه عراقی– آمریکایی در نزدیکی شهر کرکوک با پرتاب چند راکت حمله کردند که در نتیجه آن یک پیمانکار آمریکایی کشته شد.
*یكشنبه ۸ دی ۱۳۹۸ (۲۹ دسامبر ۲۰۱۹): نیروهای آمریکایی پایگاههای «کتائب حزب الله» عراق از زیرشاخه های حشد الشعبی را در شهرستان قائم در غرب عراق، بمباران کردند. در پی این حمله، تعدادی از اعضای کتائب کشته و مجروح شدند.
*سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ (۳۱ دسامبر ۲۰۱۹): نیروهای حشدالشعبی بدون مانع وارد منطقه سبز در بغداد شدند و سفارت آمریکا را مورد حمله قرار دادند و خسارتهایی بدان وارد کردند. تصویرهای منتشر شده نشان می دهد که سرکردگان حشدالشعبی در این اقدام ماجراجویانه شرکت داشته اند.
*جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ (۳ ژانویه ۲۰۲۰): آمریکا به وسیله یک پهباد قاسم سلیمانی و ابومهدی مهندس را در ترمینال حمل بار فرودگاه بغداد مورد حمله قرار داد که در این عملیات این دو نفر و تعدادی دیگر به هلاکت رسیدند.
از روز شنبه ۱۴ دی تا سه شنبه ۱۷ دی، کارنوال مُرده گردانی قاسم سلیمانی در شهرهای مختلف و با هزینه کلان به راه افتاد و در آخرین روز در شهر کرمان حدود ۷۰ نفر از میان جمعیت کشته شدند. خامنه ای صحبت از دهها ملیون شرکت کننده در این جسد گردانی می کند و می گوید: «آن روزی که دهها میلیون در ایران و صدها هزار نفر در بعضی کشورها به پاس خون فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگترین بدرقه جهان را شکل دادند از ایام الله است.» سرکرده کل سپاه منفور پاسداران با بلاهت غیر قابل توصیف، جمعیت را، لابد به طور دقیق، «۵۰ میلیون» اعلام کرد. علی مطهری، نایب رئیس مجلس ارتجاع در این مورد گفته است که: در اتفاقات کرمان ما اطلاع دقیق داریم که ۵ نفر در جلسه شورای تامین اعتراض کرده اند که اگر جمعیت به این نقطه مشخص برسد تلفات خواهیم داشت چون عرض خیابان کم است. اما چند نفر دیگر قبول نکرده اند و گفته اند ما اصرار داریم جمعیت را نشان بدهیم و باید ازدحام چشمگیر باشد. (همشهری، دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۸)
*چهارشنبه ۱۸دی ۱۳۹۸ (۸ ژانویه ۲۰۲۰): در اولین ساعتهای این روز، سپاه پاسداران تعدادی موشک به سوی دو پایگاه نظامی ایالات متحده در عراق شلیک کرد که به گفته مقامات آمریکایی تلفاتی نداشته و رسانه های وابسته به سپاه مدعی شدند که دهها آمریکایی در حمله موشکی سپاه کشته شده اند.
چند ساعت پس از این موشکباران که دولتهای عراق و دانمارک از آن اطلاع داشتند، یک هواپیمای اوکراینی با ۱۷۶ سرنشین دقایقی پس از برخاستن از فرودگاه تهران سقوط کرد و همه سرنشینان آن که ۱۴۷ تن از آنها ایرانی بودند، جانباختند.
پس از این فاجعه غم انگیز، کارگزاران نظام مجموعه ای از دروغ، گزارشهای جعلی، پنهانکاری، فریبکاری، نیرنگ، گزافه گویی و ... را از طریق رسانه های وابسته به حکومت نشر دادند. با وجود آن که دقایقی پس از این اقدام رسوا، فیلم شلیک موشک به هواپیما در شبکه های اجتماعی و برخی از رسانه های در خارج از کشور منتشر شد، اما عده ای از تبهکاران حکومتی «نقص فنی و آتش سوزی در یکی از موتورهای» هواپیما را علت سقوط آن اعلام کردند. شرکت هواپیمایی اوکراینی این ادعا را به شدت تکذیب کرد.
علی عابدزاده، رئیس سازمان هواپیمایی رژیم، در تلویزیون ظاهر شد و سقوط هواپیما بر اثر برخورد موشک سامانه دفاعی را «غیرممکن» دانست.
حسام الدین آشنا، از تبهکاران به نام و از شکنجه گران «آشنا» که اکنون مشاور فرهنگی حسن روحانی است، خبرها در این زمینه را «جنگ روانی» اعلام کرد با تهدید، روزنامه نگاران ایرانی خارج از کشور را خطاب قرار داد که «به آن دامن نزنند.».
علی ربیعی که در مقام شکنجه گر تجربه فراوانی در دروغ پردازی دارد، گزارشهای مبنی بر شلیک موشک به هواپیما را «روش کاملا حساب شده و شناخته شده در عملیات روانی» دانست و به ضِرس قاطع نوشت: «در آینده که مشخص شد این ادعای دروغ عاری از حقیقت است هیچ کس مسئولیت این دروغ بزرگ را بر عهده نخواهد گرفت.»
روزنامه کیهان خامنه ای در مطلب روز چهارشنبه، احتمال شلیک موشک به هواپیما را «یک دروغ»، «شیادی آمریکا»، «جنگ روانی»، «سناریو سازی دروغین غرب» و ... معرفی کرد.
تیتر و مطلب از قبل تهیه شده روزنامه جمهوری اسلامی در روز شنبه ۲۱ دی، بیان کننده شیوه عمل رسانه های حکومتی در دروغگویی است.
در همان روز چهارشنبه مشخص شد که آمریکا اطلاعات دقیقی در مورد سقوط هواپیما در اختیار کانادا و اوکراین گذاشته است. براساس این اطلاعات نخست وزیران کانادا و بریتانیا با استناد به داده های ماهواره ای آمریکا، احتمال شلیک موشک به هواپیما را مطرح کردند.
سرانجام تحت فشار خارجی و افشاگرییهای مندرج در شبکه های اجتماعی، در بامداد روز شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۸، سرکرده نیروی هوافضای سپاه پاسداران، مسئولیت فاجعه صبح چهارشنبه را بر عهده گرفت و با پوشاندن حقیقت و «عذر بدتر از گناه» گفت مامور سامانه پدافند هوایی سپاه، هواپیمای مسافربری اوکراینی را «اشتباها موشک کروز تشخیص داده» و به سمت آن شلیک کرده است. وی در این رابطه گفت: «من غرب کشور بودم بلافاصله به سمت تهران آمدم. بین راه با مسئولان تماس گرفتم و گفتم این اتفاق افتاده. من احتمال بالا می دهم که هواپیماهای خودی را ما زده باشیم. من دوباره تکرار می کنم بنده در اولین ساعتی که مطلع شدم به مقامات اطلاع دادم».
مقامهای بالاتر او سرکرده کل سپاه، ستاد کل نیروهای مسلح و سرکرده کل نیروهای مسلح، یعنی علی خامنه ای، است. البته خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران مدعی شد که خامنه ای تا روز جمعه از واقعیت «اطلاع نداشته» است.
پس از اعتراف رژیم به این رسوایی ، کارگزاران رژیم برای عذر خواهی بدتر از گناه دروغگویی به صف شدند. حرفهای مضحک جواد ظریف برای شناخت این دغلکار و شیاد گویا است. او می گوید: «خطای انسانی در زمان بحران ناشی از ماجراجویی آمریکا موجب فاجعه شد.»
با برملا شدن عمل رسوا و فاجعه بار سپاه تحت امر ولی فقیه، موجی از خیزش، جنبش و اعتراض در سراسر کشور جریان پیدا کرد که همه نمایشهای رژیم پیرامون هلاکت سلیمانی را به کلی بی اعتبار کرد. پیرامون این خیزشها در روز آخرین ساعات روز یکشنبه ۲۲ دی، نوشته کوتاهی را در فیس بوک منتشر کردم که ضمیمه این یادداشت است.
خامنه ای در چنین شرایطی در روز جمعه به منبر رفت و کوشش کرد وضعیت آشفته درون رژیم و به ویژه سردرگمی هواداران خاص اش را سر و سامان دهد. او با تحقیر مردم بپاخاسته، صحبتهای تکراری بسیار کرد. به سیل و ویرانی در بلوچستان کاری نداشت. برای جانباختگان هواپیما عزای عمومی اعلام نکرد، انگلیس را «خبیث» نامید و کشورهای اروپایی را «حقیر» و «پادوی» آمریکا معرفی کرد و گفت: «ما از مذاکره، البته به جز با آمریکاییها، ابایی نداریم.» معنی حرف همه کاره نظام این است که با «پادوهای آمریکا» حاضر به مذاکره هستیم.
او حاج قاسم و ابومهدی نه «به چشم یک فرد»، «بلکه باید آنها را یک مکتب، یک راه و یک مدرسه درس آموز» معرفی کرد. با همین معرفی وی دو نکته مطرح می کند که از میان وراجیهای او قابل تعمل است.
خامنه ای می گوید: «سپاه قدس در جایگاه رزمندگان بدون مرز، هرجا نیاز باشد برای کمک به ملتهای منطقه و حفظ کرامت مستضعفان حضور مییابد.» توجه داشته باشیم که خامنه ای پس از قیام آبان ماه امسال خطاب به بسیجیان، «مستضعفان» را این گونه تعریف کرد: «مستضعفین را بد معنی میکنند، این چند سال اخیر باب شده آن را فرودست و اقشار آسیب پذیر معنا می کنند؛ نه! قرآن مستضعف را این نمی داند...قرآن میگوید: مستضعفین یعنی ائمه و پیشوایان بالقوه عالم بشریت.».
بنابرین و بنا به تعریف خامنه ای، سپاه قدس در خدمت ولایت خامنه ای است.
نکته دوم قابل تامل در سخنان خامنه ای چنین است: «به فضل الهی این ملت و کشور در آینده ای نه چندان دور به نقطه ای می رسد که دشمنان حتی جرأت تهدید او را هم پیدا نکنند.» این ادعای خامنه ای فقط وقتی عملی می شود که رژیم ولایت فقیه به بمب هسته ای دست یابد، وگرنه جمهوری اسلامی در هیچ زمینه دیگر نمی تواند قدرتنمایی کند.
بی مرز بودن سپاه قدس (صدور ترور و بنیادگرایی) و رسیدن به «نقطه» دستیابی به بمب هسته ای سیاست همیشگی نظام ولایت فقیه بوده که ما همواره آن را افشا کرده ایم.
ضمیمه:
دیدگاه انحرافی پیرامون مُرده گَردانی حاج قاسم
پس از به هلاکت رسیدن قاسم سلیمانی و با نمایش مُرده گردانی که حاکمیت با هزینه کلان به راه انداخت، برخی از کسانی که در گذشته خواستار «مسلح شدن سپاه به سلاح سنگین بودند»، اکنون که این نیروی منفور، مخرب و ضد انسانی به سلاح مافوق سنگین مسلح شده، در ماتم کشته شدن یکی از جنایت کارترین سرکردگان سپاه، با حربه «خطر جنگ»، چند دیدگاه انحرافی را تبلیغ و ترویج کردند و گفتند و نوشتند که:
- مردم برای مخالفت با جنگ (کدام جنگ را نگفتند) همسو با رژیم به صورت میلیونی (استناد به آمار رژیمی که همیشه دروغ می گوید) در مراسمهای جنازه گردانی شرکت کرده اند.
- قاسم سلیمانی خطر داعش را از ایران دور کرد (به داعش حاکم در تهران کاری ندارند)
- و بالاخره این که کشتن حاج قاسم، باعث انفعال مردم و کاهش مبارزات آنان خواهد شد.
اکنون ببینیم این نظرات لابد خیلی کارشناسی که در دود و دَم یک معرکه گیری مضحک به طور گسترده پوشش رسانه ای داشت، چگونه دود شد و رفت به هوا.
در اولین ساعات بامداد روز چهارشنبه ۱۸ دی، کمی بیش از یک ساعت از پینگ پونگ موشکی با آمریکا، سپاه جنایتکار پاسداران با موشکهایی که قوی تر از آن حتی یک آمریکایی را هم زخمی نکرده است، به یک هواپیما شلیک کردند و ۱۷۶ تن از سرنشینان آن را به قتل رساندند.
اما قاتلان حقیقت را کتمان کردند و بازهم بر طبق سنت همیشگی حکومت مشتی دروغ و ادعاهای مضحک تحویل مردم دادند. این حرف تهمت ناروا نیست. به حرفهای جواد ظریف، حسام الدین آشنا، علی ربیعی که مثلاً «اعتدالیون» هستند و ذوب شدگان در ولایت که لابد «عامیون» هستند و همه جا پوشش داده شده می توان مراجعه کرد.
ایستادگی مسئولان کانادا و اوکراین و اطلاعات آمریکا که به این دو کشور ارایه شد و موج انزجار داخلی و بین المللی سپاه پاسداران را مجبور کرد که مسئولیت موشک پرانی به هواپیما را، البته با استدلالهای مسخره، بپذیرد.
روز جمعه ۲۰ دی اعتراف سپاه پاسداران رسانه ای شد و روز شنبه ۲۱ دی تیر آرش از کمین دانشگاه پرتاب شد و هر سه نظریه «دانشمندان»، «کارشناسان» و لابد «صلح طلبان» را نقش برآب کرد.
خروش خلق از دانشگاههای تهران شروع شد و به سرعت مورد حمایت مردم قرار گرفت. طی روزهای شنبه ۲۱ و یکشنبه ۲۲ دی، در دستکَم ۲۰ شهر و در دهها مکان در این شهرها زنان و مردان آزادیخواه خامنه ای و ولایت اش و قاسم اش را شستند و آویزان کردند.
دیدن فیلمهای منتشر شده از این خیزش افتخار برانگیز نشان می دهد که:
- مردم کل نظام را با شعارهای زیر نشانه گرفته اند:
«مرگ بر دیكتاتور/ مرگ بر اصل ولایت فقیه/ جمهوری اسلامی نمی خوایم نمی خوایم/ خامنه ای قاتله ولایتش باطله/ دشمن ما همین جاست دروغ می گن آمریکاست/ سلیمانی قاتله، رهبرشم خائنه/ سلیمانی قاتله رهبرشم قاتله جاهله خائنه/ مرگ بر این ولایت، این همه سال جنایت/ مرگ بر خامنه ای/ ننگ ما ننگ ما، رهبر الدنگ ما/ به من نگو فتنه گر فتنه تویی ستمگر/ کشته ندادیم که سازش کنیم، رهبر قاتل رو ستایش کنیم و .....»
- مردم با شعارهای زیر نشان می دهند که از سپاه پاسداران تنفر دارند و هیچ ترفندی نمی تواند آب تطهیر بر این نهاد جنایتکار بریزد:
«سپاه جنایت می کند، رهبر حمایت می کند/ سپاه بی كفایت، مایه ننگ ملت/ سپاهی حیا کن، مملکتو رها کن/ دیکتاتورِ سپاهی، داعشِ ما شمایی/ سپاه بی کفایت مایه ننگ ملت و ....»
- و بالاخره مردم برای نظریه پردازان «واقع بین» که همیشه آمار رژیم را درست و اصل می گیرند شعار دادند:
«بى شرف، بى شرف، دروغگو، دروغگو »
قرار دادن این شعارهای همگانی در کنار پاره کردن بنرهای جنایتکار جنگی، قاسم سلیمانی تروریست، شفافیت صحنه جنگ رژیم با مردم ایران را نشان می دهد. این جنگ واقعی ترین و جدی ترین جنگ هم برای رژیم و هم برای مردم ایران است.
بار دیگر جانباختن سرنشینان هواپیمای اوکراین را به خانواده و آشنایان آنان تسلیت می گویم و این نوشته را با یکی دیگر از شعارهای مردم و با گرامی داشت یاد و نام بیش از ۱۵۰۰ شهید قیام سترک آبان امسال پایان می دهم؛ بجنگ تا بجنگیم!
۱۳۹۸ بهمن ۱, سهشنبه
تهدید ماله کش نظام در اوج بحران رژیم
زینت میرهاشمی / فراسوی خبر ... سه شنبه اول بهمن ، منبع خبر وب سایتهای ایران نبرد و جنگ خبر
http://jonge-khabar.com/news/articled.php?id=5417
http://jonge-khabar.com/news/articled.php?id=5417
۱۳۹۸ دی ۳۰, دوشنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)
واکسن؛ خامنه ای چطور پُشت مُجریان فرمانش را خالی کرد
منصور امان / فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۸ مرداد منبع: پایگاه اینترنتی ایران نبرد و جنگ خبر http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=5...