گفتار هفتگی مهدی سامع ـ ۸ مرداد
برای دردهای مردم مظلومم ، بغض گلویم را می فشارد ، ترانه های سربی ، آواز بی کسی ، رنج بی پناهی، و گرسنگی مردم میهن!
۱۴۰۰ مرداد ۷, پنجشنبه
گفتار هفتگی مهدی سامع ـ ۸ مرداد
مردُم در خیابان مانده اند
منصور امان/ فراسوی خبر... پنجشنبه ۷ مردادمنتشر شده در وب سایتهای ایران نبرد و جنگ خبر
مردُم در خیابان مانده اند
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=5974
برای حُکومتی که پایه های بقا و ثباتش بر سرکوب، خُشونت و بیرحمی بنا شده، بسیار مایوس کننده است که مردُم در شهرهای خوزستان بی اعتنا به اقتدار نظامی و امنیتی آن، به چالش اش گرفته اند. از آن هم روحیه شکن تر، خیزش موج همبستگی با این اعتراضات در سراسر کشور و در میان نزدیک به همه طیفهای اجتماعی است که با صدای بُلند و سینه سپر کرده، مرز بی گُسل خود با آن را ترسیم می کنند.
نظام" با چشمان حیرت زده شاهد آن است که به تدریج کُنترُل اوضاع را از دست می دهد و سلاحهای جادویی مرگ و وحشت آفرین اش با هر بار استفاده، تاثیر کمتری بر توده به جان آمده می گذارد. هدف استراتژی سرکوب با تمام قُدرت، که حاکمان کشور آن را در آبان ۹۸ به کار بستند، تمام کردن کار جنبشهای اعتراضی یکبار برای همیشه بود. اعمال خُشونت بی پیشینه ای که جان دستکم هزار و پانصد مُعترض را گرفت، وظیفه داشت چنان شوکی به جامعه وارد کند که حداقل برای سالها قُدرت تحرُک را از آن بگیرد.
کارگران هفت تپه، کارگران پیمانی بخش نفت و مردُم سیستان و بلوچستان و خوزستان اما به حاکمیت نشان دادند که هم دینامیزم زنده اعتراض و نارضایتی موجود در جامعه را دستکم گرفته و هم در تخمین رُشد و سطح حرکتها و جُنبشهای ناشی از آن دُچار خطای مُحاسبه است. نزدیک ترین نتیجه ای که از این مُعادله برمی آید، بُن بست در استراتژی حیاتی "النصر بالرعب" است. به این معنا که فراز دادن سطح سرکوب به جنگ خیابانی با غیرنظامیان و کُشتار مردُم بی دفاع نتوانسته جامعه را به خانه براند و سربراه کند. بدتر از آن، خُشونت وحشیانه حاکمیت تاثیر باژگونه ای داشته و جامعه را عُصیان زده تر، جسور تر و بی مهاباتر کرده است. "نظام" نه قادر شده "رعب" را در قلب و ذهن توده جابیندازد و نه به "نصر" دست پیدا کرده.
دستگاه حاکم اینک در جنگ تن به تن با جامعه به نُقطه ای رسیده که راه پس و پیش ندارد. از یکسو به دلیل ماهیت سیاسی یافتن مُطالبات بخشهای گوناگون مردُم، مُدیریت صنفی و فریبکاری مقطعی دیگر آتش نشان نیست و عقب تر از واقعیت صحنه حرکت می کند و از طرف دیگر، ارتقای سطح سرکوب را با توجُه به واکُنشی که برمی انگیزد به صلاح خود نمی بیند. افزایش صداهایی از داخل حاکمیت که نسبت به چنین رویارویی و عمیق تر کردن بُحران هُشدار می دهند، نشانه ای از این ارزیابی است. بدیهی است که از این به بعد به پُرسش در باره چند و چون راهکارهای قهری حاکمیت، چگونگی توازُن قُوا بین آن و جامعه پاسُخ می دهد. یعنی، به همان میزانی که اعتراضها گُسترده تر، صُفوف آن فشُرده تر و در کُنش هماهنگ تر گردد، امکانات دستگاه سرکوب را چه به لحاظ سیاسی و چه از نظر عملیاتی محدودتر خواهد کرد.
روند تکامُل جُنبشهای اعتراضی از دی ماه ۹۶ تا تیر ماه ۴۰۰ سُخن از آن دارد که کفه جامعه گام به گام سنگین تر می شود و "نظام" که در کمین سُستی و فرسایش یافتن آن نشسته، چشم انتظار باقی خواهد ماند. شاهد مُستند، تریبونی مُبارزاتی است که برای اعلام همبستگی با اعتراضات دلیرانه خوزستان بر پا شد و بر آن مردم تبریز و کرج، تهران و بُجنورد، مشهد و سقز، اصفهان و دیوان غرب و جُز آن ایستادند؛ میدانی که وُکلا، سینماگران، نویسندگان، فرهیختگان، روزنامه نگاران، سندیکاها و هُنرمندان آشکارا و بی هراس بدان پا گذاشتند و در کنار خیزش و رویاروی سرکوبگرانش قرار گرفتند. این همبستگی بی سابقه، تاثیر عینی و نیز روانشناختی کارزار تحریم یکپارچه نمایش انتخابات ریاست جمهوری است که خصلت سراسری و همگانی آن را با یک حرکت مُتحدانه دیگر نهادینه کرد. به بیان دقیق تر، پیوند مُبارزاتی بین بخشهای گوناگون جامعه مُعترض در یک فرآیند بی توقُف چهار ساله شکل گرفته و در هر مقطع برجسته از نبرد، بالنده تر شده است.
۱۴۰۰ مرداد ۶, چهارشنبه
حمایت گسترده از قیام خوزستان و ادعای کهنه شده وزارت اطلاعات
زینت میرهاشمی /فراسوی خبر ... چهارشنبه ۶ مرداد منتشر شده در وب سایتهای ایران نبرد و جنگ خبر
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=5973
حمایتهای گسترده گروههای مختلف مردمی همچون کارگران پیمانی صنعت نفت، گاز و پتروشیمی و ... از قیام تشنه لبان خوزستان، رژیم را به فکر چاره جویی برای توقف حمایتها و توجیه سرکوب دستگیرشدگان و معترضان انداخته است.
بر اساس سناریوی جیمزباندی وزارت اطلاعات، در روز سه شنبه ۵ مرداد «سربازان گمنام امام زمان، شبکه ای از عوامل جاسوسی موساد را همراه محموله سنگین سلاح و مهمات پس از ورود از مبادی مرزی غرب کشور دستگیر کردند.» مدیر کل ضد جاسوسی هم قصد ورود این تجهیزات را بهره برداری از «اغتشاشات شهری و ترور» اعلام کرد.
کشف «بزرگ» و «هوشمندانه» «سربازان گمنام امام زمان» که همان پاسداران باشند، بیشتر برای مصرف داخلی و جلوگیری از شکاف درون هرم قدرت و ریزش «امت همیشه در صحنه» است. زیرا فاجعه بی آبی خوزستان و علتهای بروز آن این روزها تبدیل به بگومگوی پایوران رژیم شده و هر باندی می خواهد خودش را از نقش داشتن در فاجعه محیط زیستی و رانت خواری حکومت کنار بکشد. از سویی دیگر وزارت اطلاعات و دستگاه سرکوب باید عقب نشینی خامنه ای در گفتار خود یعنی حرف زدن از «حق گلایه» مردم خوزستان را تغییر داده و آن را از سرکوب نرم به سرکوب سخت تر توجیه کند.
اینگونه کشفیات وزارت اطلاعات حتا در میان خودیهای حکومتی هم خریداری ندارد. یک نمونه آن محمد مهاجری است که ماجرای کشف وزارت اطلاعات را چنین توصیف کرده است: «همه دنبال نخود سیاهیم». (خبرآنلاین ۴ مرداد) وی در یادداشتی در کانال تلگرامی اش نوشته است «اگر عامل اغتشاشات سال۹۶ مشهد، عامل درز دادن فایل صوتی ظریف، عامل ارتباطی سازمان منافقین با سازندگان سریال گاندو، عامل نفوذی ترور شهید فخری زاده، عامل ارائه اطلاعات دروغ به شورای نگهبان درباره برخی نامزدهای انتخابات ۱۴۰۰ که طبق بیان صریح رهبر معظم انقلاب، ظلم آشکار بود و اتفاقات مشابه اعلام شده، سوءاستفاده کنندگان وقایع خوزستان هم مشخص می شوند! فعلا همه دنبال نخود سیاهیم.»
کلیدواژه های سرکوب به کار برده از طرف رژیم تا کنون مانند «اغتشاشگران، نفوذیها، فریب خوردگان و...» در توقف شعله های خشم مردم به خیابان آمده و حمایت رو به افزایش افکار عمومی از آنها کارساز نبوده است. وصل کردن خواسته های بر حق مردم به «دشمن» فرضی خامنه ای، و ساختن چنین سناریوهایی در جمهوری اسلامی نه اولین است و نه آخرین و بنابراین کسی باور نخواهد کرد.
۱۴۰۰ مرداد ۳, یکشنبه
آدمکشی که مدال المپیک گرفت
واکسن؛ خامنه ای چطور پُشت مُجریان فرمانش را خالی کرد
منصور امان / فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۸ مرداد منبع: پایگاه اینترنتی ایران نبرد و جنگ خبر http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=5...