برای دردهای مردم مظلومم ، بغض گلویم را می فشارد ، ترانه های سربی ، آواز بی کسی ، رنج بی پناهی، و گرسنگی مردم میهن!
۱۳۹۴ تیر ۱۷, چهارشنبه
کشکان خشکید نفت را بردید آب را کجا می برید .مگر لرها جز این کشور نیستند؟
۱۳۹۴ تیر ۱۶, سهشنبه
مرگ رودخانه ها در ایران
رود خانه دائمی کشکان پلدختر در میان سکوت و بی تفاوتی کارگزاران رژیم درحال خشکیدن است .رودخانه ای که زندگی تمام مردم پلدختر که اکثرا کشاورزن به اون بستگی داره؟؟؟
۱۳۹۴ تیر ۱۵, دوشنبه
لک , کهن ترین و اصلی ترین بخش از جامعه لُرو لُرستان
(بخش اول ۱)
اریک جون آنونبی (Erik John Anonby )، زبانشناس کانادایی در مقاله ای تحت عنوان «لُری چند زبان است؟» در تایید لربودن لک ها , و رد ادعا های پان کردها , مبنی بر کرد بودن آنها , می نویسد: که این ادعا فقط مبنای تیپولوژی دارد حال آنکه لک ها , لر و لرستانی بوده و از لحاظ هویتی - تاریخی, از کهن ترین و اصلیترین اجزا جامعه لر محسوب می شوند !
قوم گرا ها , نژاد گراها , بر قرابت خون و تبار و زبان تاکید می ورزند .زبان شناسان هم چنین در تمایز یا تشابه جامعه ای از جامعه ای دیگر , بالطبع فقط بر قرابت زبان و نزدیکی زبانی تاکید می کنند .اما علمای مردم شناس, جامعه شناس و قوم شناس جور دیگر ی می اندیشندو البته عموم مردم عادی , جور دیگر ی زندگی می کنند ..
در حقیقت آنچه یک در طول تاریخ هویت یک جامعه را شکل داده , و آنچه یک قومیت را از دیگر قومیت ها جدا یا وصل می کند منحصر فقط به زبان و نژاد نیست و حتی گاه زبان و نژاد از فاکتور های آخرین اند !
به عنوان مثال , قوم گرایان فارس"برای حل و ذوب و مصادره هویت قوم لر در قومگرایی پارسی , مدعی اند که لری از لحاظ تقسیم بندی زبانی,همچون فارسی, جزوه زبان های آریانی جنوب غربی است ,پس لرها ها به فارس نزدیکتر اند از همه اقوام دیگر(!؟) حال اینکه ما لرها در فرهنگ و آداب و دین و رسوم و موسیقی وبه لک ها, فیلی ها و و کلهر ها نزدیکتریم و با فارس ها ها کمترین شباهت را فرهنگ و آداب و دین و رسوم و موسیقی داریم
یا بر عکس قوم گرایان کرد که مدعی اند چون لک ها , فیلی ها و کلهر ها ,چون ب زبان شان نسبت هایی هایی با شاخه شمال غربی که کردی نیز از آن جمله است , دارد پس قصد مصادره هویت آنان را به نفع خویش دارند (؟!) حال آنکه , لک ها , فیلی ها و کلهر , بیش از آنکه به یک کرد سوران یا یک کرد کرمانج شباهت و نزدیکی و قرابت داشته باشند ,بدون شک به لرها, در تاریخ و خلق و خوی و موسیقی , آیین و مذهب و آداب و رسوم و نژاد و فرهنگ نزدیکترند ...
آذربایجانی ها , هرچند به گویشی ترکی صحبت می کنند ولی در فرهنگ و تاریخ و آداب و سنن و موسیقی و ..به فارس زبانان مناطق کویر مرکزی ایران نزدیکترند تا به مردم ترک ایغوورستان و قرقیزستان و ترکمنستان و حتی ترکیه ..
..ایرانی ها و آلمانی ها هردو به زبان های هند و اروپایی صحبت می کنند ولی چه شباهتی در فرهنگ و خلق و خوی رنگ و بو و شکل و زندگی و ؛؛؛ یک ایرانی و آلمانی هست ؟ هیچ !!
زازا ها و هورامی ها,(گوران) و شبک ها , با اینکه زبان شان کردی نیست و جزوه شاخه خزری (کاسپین ) است و با زبان تالشی و گیلکی خویشاوند است ولی تاریخ ؛ جغرافیا ؛ مذهب مشترک با کردها ؛ بالاجبار از آنها کرد ساخته است ..
دزفولی و شوشتری از لحاظ زبانشناسی زیر شاخه زبان لری اند ولی مردم این شهر هاخود را لر نمی دانند و هویت مستقلی برای خود قائل اند ..
کویرمرکزی و بخش شرق ایران, عملا دنباله حوزه های فرهنگی افغانستان و تاجیکستان میباشد وفارس های اصفهان و یزد و کرمان و مشهد و ..بیشتر از آنکه با گیلک و لر و تالش و کرد , قرابت زبانی , تاریخی , فرهنگی , احتماعی , خلق و خوی و .. داشته باشند , با مردمان افغان و تاجیک نزدیکتر و میراث مشترک دارند .. هرچند همین افغان با فارس همزبان است ولی زیر بار ایرانی بودن نمی روند ,,تاجیکها همینطور...
اینجا در آلمان که من هستم زبان های هلندی ,سوئد ی , دانمارکی نروژی از لحاظ تعریف زبانشناسی زیر مجموعه *زبان های ژرمنی * است و اختلافشان با زبان آلمانی شبیه است به فارسی و لری و کردی یا همان لری و دزفولی مثلا ..ولی آنها خود را آلمانی نمی دانند و کشور و سرزمین خود را دارند و دشمنی دیرینه بین این ژرمن های خویشاوند سبب شده , که مثلا هنگام خواندن سرود مارش ملی هلند ( در جام جهانی فوتبال اگر دیده باشید ) در جایی از سرود ملی هلند ذکر میشود که * ما مردم ژرمن* این قسمت را هلندی ها به خاطر کینه با آلمانی ها ,زمزمه نمی کنند ...
کلا سوتفاهم از آنجا ناشی میشود که تفاوتی بین «موقعیت علمی زبان» و «هویت قومی» قائل نیستیم. تعلقات قومی از وابستگی های زبانی جداست .و به جز زبان ؛ البته که جغرافیا , تاریخ , مذهب , عامل های مهم اند در شکل گیری یک ملیت...
قومیت , جامعه ای متشکل از توده ای از مردم است که در طی زندگانی دراز نسل به نسل خود با همدیگر , در تقابل با دشمنان مشترک و در تعامل با هم دیگر , تاریخی مشترک از غم و شادی و عشق و حماسه در قالب فرهنگ و هنر و موسیقی و معماری و اخلاق و آیین و مذهب ,خرده خرده پدید آورده اند که هویت مشترک قومی اش می نامند .
هویت قوم لُر و جامعه لُرستان , یک روزه, پدید نیامده که بتوان و یا بشود به توسط برخی ناسیونالیسم های یکشبه ساختگی قرن بیستمی , ویرانشان کرد یا به سان آنها پدید آورد ..
اریک جون آنونبی (Erik John Anonby )، زبانشناس کانادایی در مقاله ای تحت عنوان «لُری چند زبان است؟» در تایید لربودن لک ها , و رد ادعا های پان کردها , مبنی بر کرد بودن آنها , می نویسد: که این ادعا فقط مبنای تیپولوژی دارد حال آنکه لک ها , لر و لرستانی بوده و از لحاظ هویتی - تاریخی, از کهن ترین و اصلیترین اجزا جامعه لر محسوب می شوند !
قوم گرا ها , نژاد گراها , بر قرابت خون و تبار و زبان تاکید می ورزند .زبان شناسان هم چنین در تمایز یا تشابه جامعه ای از جامعه ای دیگر , بالطبع فقط بر قرابت زبان و نزدیکی زبانی تاکید می کنند .اما علمای مردم شناس, جامعه شناس و قوم شناس جور دیگر ی می اندیشندو البته عموم مردم عادی , جور دیگر ی زندگی می کنند ..
در حقیقت آنچه یک در طول تاریخ هویت یک جامعه را شکل داده , و آنچه یک قومیت را از دیگر قومیت ها جدا یا وصل می کند منحصر فقط به زبان و نژاد نیست و حتی گاه زبان و نژاد از فاکتور های آخرین اند !
به عنوان مثال , قوم گرایان فارس"برای حل و ذوب و مصادره هویت قوم لر در قومگرایی پارسی , مدعی اند که لری از لحاظ تقسیم بندی زبانی,همچون فارسی, جزوه زبان های آریانی جنوب غربی است ,پس لرها ها به فارس نزدیکتر اند از همه اقوام دیگر(!؟) حال اینکه ما لرها در فرهنگ و آداب و دین و رسوم و موسیقی وبه لک ها, فیلی ها و و کلهر ها نزدیکتریم و با فارس ها ها کمترین شباهت را فرهنگ و آداب و دین و رسوم و موسیقی داریم
یا بر عکس قوم گرایان کرد که مدعی اند چون لک ها , فیلی ها و کلهر ها ,چون ب زبان شان نسبت هایی هایی با شاخه شمال غربی که کردی نیز از آن جمله است , دارد پس قصد مصادره هویت آنان را به نفع خویش دارند (؟!) حال آنکه , لک ها , فیلی ها و کلهر , بیش از آنکه به یک کرد سوران یا یک کرد کرمانج شباهت و نزدیکی و قرابت داشته باشند ,بدون شک به لرها, در تاریخ و خلق و خوی و موسیقی , آیین و مذهب و آداب و رسوم و نژاد و فرهنگ نزدیکترند ...
آذربایجانی ها , هرچند به گویشی ترکی صحبت می کنند ولی در فرهنگ و تاریخ و آداب و سنن و موسیقی و ..به فارس زبانان مناطق کویر مرکزی ایران نزدیکترند تا به مردم ترک ایغوورستان و قرقیزستان و ترکمنستان و حتی ترکیه ..
..ایرانی ها و آلمانی ها هردو به زبان های هند و اروپایی صحبت می کنند ولی چه شباهتی در فرهنگ و خلق و خوی رنگ و بو و شکل و زندگی و ؛؛؛ یک ایرانی و آلمانی هست ؟ هیچ !!
زازا ها و هورامی ها,(گوران) و شبک ها , با اینکه زبان شان کردی نیست و جزوه شاخه خزری (کاسپین ) است و با زبان تالشی و گیلکی خویشاوند است ولی تاریخ ؛ جغرافیا ؛ مذهب مشترک با کردها ؛ بالاجبار از آنها کرد ساخته است ..
دزفولی و شوشتری از لحاظ زبانشناسی زیر شاخه زبان لری اند ولی مردم این شهر هاخود را لر نمی دانند و هویت مستقلی برای خود قائل اند ..
کویرمرکزی و بخش شرق ایران, عملا دنباله حوزه های فرهنگی افغانستان و تاجیکستان میباشد وفارس های اصفهان و یزد و کرمان و مشهد و ..بیشتر از آنکه با گیلک و لر و تالش و کرد , قرابت زبانی , تاریخی , فرهنگی , احتماعی , خلق و خوی و .. داشته باشند , با مردمان افغان و تاجیک نزدیکتر و میراث مشترک دارند .. هرچند همین افغان با فارس همزبان است ولی زیر بار ایرانی بودن نمی روند ,,تاجیکها همینطور...
اینجا در آلمان که من هستم زبان های هلندی ,سوئد ی , دانمارکی نروژی از لحاظ تعریف زبانشناسی زیر مجموعه *زبان های ژرمنی * است و اختلافشان با زبان آلمانی شبیه است به فارسی و لری و کردی یا همان لری و دزفولی مثلا ..ولی آنها خود را آلمانی نمی دانند و کشور و سرزمین خود را دارند و دشمنی دیرینه بین این ژرمن های خویشاوند سبب شده , که مثلا هنگام خواندن سرود مارش ملی هلند ( در جام جهانی فوتبال اگر دیده باشید ) در جایی از سرود ملی هلند ذکر میشود که * ما مردم ژرمن* این قسمت را هلندی ها به خاطر کینه با آلمانی ها ,زمزمه نمی کنند ...
کلا سوتفاهم از آنجا ناشی میشود که تفاوتی بین «موقعیت علمی زبان» و «هویت قومی» قائل نیستیم. تعلقات قومی از وابستگی های زبانی جداست .و به جز زبان ؛ البته که جغرافیا , تاریخ , مذهب , عامل های مهم اند در شکل گیری یک ملیت...
قومیت , جامعه ای متشکل از توده ای از مردم است که در طی زندگانی دراز نسل به نسل خود با همدیگر , در تقابل با دشمنان مشترک و در تعامل با هم دیگر , تاریخی مشترک از غم و شادی و عشق و حماسه در قالب فرهنگ و هنر و موسیقی و معماری و اخلاق و آیین و مذهب ,خرده خرده پدید آورده اند که هویت مشترک قومی اش می نامند .
هویت قوم لُر و جامعه لُرستان , یک روزه, پدید نیامده که بتوان و یا بشود به توسط برخی ناسیونالیسم های یکشبه ساختگی قرن بیستمی , ویرانشان کرد یا به سان آنها پدید آورد ..
اشتراک در:
پستها (Atom)
واکسن؛ خامنه ای چطور پُشت مُجریان فرمانش را خالی کرد
منصور امان / فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۸ مرداد منبع: پایگاه اینترنتی ایران نبرد و جنگ خبر http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=5...