برای دردهای مردم مظلومم ، بغض گلویم را می فشارد ، ترانه های سربی ، آواز بی کسی ، رنج بی پناهی، و گرسنگی مردم میهن!
۱۳۹۵ فروردین ۱۵, یکشنبه
۱۳۹۵ فروردین ۱۴, شنبه
مرغ گرفتار .فریدون فروغی / تقدیم به تمامی عزیزان آزاده گرفتارمان در قفس بیداد بیدادگران
وقتی که دستای باد قفس مرغ گرفتار شکست
شوق پرواز نداشت
وقتی که چلچله ها خبر فصل بهار می دادن
عشق آواز نداشت
دیگه آسمون براش فرقی با قفس نداشت
شوق پرواز توی ابرا سوی جنگلای دور
دیگه رفته از خیال اون پرنده صبور
اما لحظه ای رسید
لحظه پریدن و رها شدن میون بیم و امید
لحظه ای که پنجره بغض دیوار شکست
نقش آسمون صاف میون چشاش نشست
مرغ خسته پرکشید و افق روشن دید
تو هوای تازه دشت
به ستاره ها رسید
لحظه ای پاک و بزرگ دل به دریا زد و رفت
با یه پرواز بلند تن به صحرا زد و رفت
شوق پرواز نداشت
وقتی که چلچله ها خبر فصل بهار می دادن
عشق آواز نداشت
دیگه آسمون براش فرقی با قفس نداشت
شوق پرواز توی ابرا سوی جنگلای دور
دیگه رفته از خیال اون پرنده صبور
اما لحظه ای رسید
لحظه پریدن و رها شدن میون بیم و امید
لحظه ای که پنجره بغض دیوار شکست
نقش آسمون صاف میون چشاش نشست
مرغ خسته پرکشید و افق روشن دید
تو هوای تازه دشت
به ستاره ها رسید
لحظه ای پاک و بزرگ دل به دریا زد و رفت
با یه پرواز بلند تن به صحرا زد و رفت
شعر : فرهنگ قاسمي
آهنگ ساز : محمد شمس
آهنگ ساز : محمد شمس
اشتراک در:
پستها (Atom)
واکسن؛ خامنه ای چطور پُشت مُجریان فرمانش را خالی کرد
منصور امان / فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۸ مرداد منبع: پایگاه اینترنتی ایران نبرد و جنگ خبر http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=5...