۱۳۹۸ بهمن ۵, شنبه

یادمان رفیق فرمانده علی اکبر صفائی فراهانی


صعود ۸ پله ای ولایت فقیه از نردبام سرافکندگی

فراسوی خبر... شنبه ۵ بهمن /منصور امان / منبع وب سایت های ایران نبرد و جنگ خبر
رژیم ج.ا رکورد تازه ای به جا گذاشته و از نردبام سرافکندگی که با هر دو پا بر آن ایستاده، ۸ پله بالاتر رفته است. این تعداد به طور دقیق میزان صُعود حاکمان کشور در رُتبه بندی جهانی فساد دولتی نسبت به سال گذشته است.
بنا به گزارش سالانه سازمان شفافیت بین المللی، رژیم ولایت فقیه نه تنها به گونه موفقیت آمیزی مکان ثابت خود در ردیف فاسد ترین دولتهای جهان را حفظ کرده است، بلکه توانسته بر سکوی بدنامی به دلیل چپاوُل و سوواستفاده از داراییها و ثروت مردُم ایران، جایگاه جدیدی برای خود دست و پا کند. این نهاد بین المللی که سال گذشته رُتبه ۱۳۸ را به ج.ا داده بود، اینک در یک مُحاسبه به روز شده، آن را بر مرتبه رُسواتر ۱۴۶ نشانده است.
نُکته مُهمی که در این رقمها خود نمایی می کند، تناسب تکان دهنده و انزجارآوری است که بین میزان وخامت شرایط زیست و کار مردُم ایران با رُشد فساد در ج.ا وجود دارد؛ بدین گونه که هر چه اکثریت جامعه از تامین نیازمندیهای روزمره و حیاتی خود ناتوان تر و دایره فلاکت، همگانی تر می گردد، حجم تاراج و غارت حاکمیت و اشتهای رهبران و پایورانش نیز افزون تر می شود.
یک گُواه زنده از این توازُن نکبت بار، افزایش سرسام آور رقم فسادهای مالی ای است که در جریان نزاع باندهای حُکومتی افشا می شود. بین دُزدی ۳ هزار میلیارد تومانی آقایان مه آفرید خسروی و محمود رضا خاوری در سال ۱۳۹۰ با اختلاس سه میلیارد دُلاری آقای بابک زنجانی و سپاه پاسداران دو سال بعد در سال ۱۳۹۲ بعد فاصله بعیدی وجود دارد که فقط یک جهش ۶ میلیارد و پانصد میلیون یورویی غارت در پتروشیمی در سال ۱۳۹۸ می تواند آن را کم اهمیت جلوه دهد.
این رُشد پلکانی در طول کمتر از یک دهه صورت گرفته، دُرُست در همان دوره ای که بُحران خارجی رژیم ولایت فقیه و فشارهای بین المللی ناشی از آن نیز به گونه پلکانی افزایش یافته و شرایط زندگی ده ها میلیون زن و مرد، کودک و جوان به گونه ثابت سخت تر و تحمُل ناپذیر تر شده است.
اما تنها رقمهای نُجومی چپاوُل در این دوره نیست که سنگین تر شدن کفه فساد "بیت رهبر"، بوروکراسی دولتی، "سرداران"، روحانیون و طیف ریزه خوار آنان در مُقابل فرو رفتن عمیق تر جامعه در فقر، بیکاری، گُرسنگی، تلخکامی و تیره روزی را مُستند می کند، گُستره کران تا کران فساد در ج.ا، خود شاهد دیگری از درجه افزایش حرص و اشتیاق غارت ثروت و داراییهای همگانی به مُوازات سرایت طاعون فلاکت به وسیع ترین بخشهای جامعه است.
هیچ بخشی از حاکمیت، ساختارها، دوایر و نهادهای آن را نمی توان سُراغ گرفت که تا چانه در گنداب فساد غوطه ور نشده باشد. به بیان دیگر، دستگاه کشوری و لشکری ج.ا. یک سازه فراگیر با شناسه های تبهکاری سازمانیافته است که در آن رهبران ارشد و پایوران رده بالا به صورت قبیله ای و خانوادگی و کارگزاران و ماموران جُزء به طور فردی دست به دُزدی و شبروی می زنند. از بیت آقای خامنه ای در راس سلسله مراتب تا - برای مثال- سازمان جنگلها و مراتع در انتهای آن، دسته های تبهکار حُکومتی در هر کُجا و هر رده، به خالی کردن خزانه و جیب مردم و پُر کردن کیسه خود مشغولند.
رژیم ولایت فقیه شتابان و آزمندانه در مسیر انحطاط پیش می رود و در به توبره کشیدن خاک کشور و غارت مردُم، مرزی را برای خود به رسمیت نمی شناسد. برخلاف آن، ظرفیت جامعه برای کشیدن بار این تاراج بی انتها نیست. کارد به اُستخوان توده غارت شده و محروم مانده رسیده و خیزش آبان به خوبی نشان داد که شمشیر آن برای قطع دست نابکاران و حرامیان در حال صیقل خوردن است.

۱۳۹۸ بهمن ۳, پنجشنبه

آموزگار کبیر پرولتاریای جهان


بُحرانی که از گور آن مرحوم برخاست

فراسوی خبر... پنجشنبه ۳ بهمن /منصور امان منبع خبر وب سایتهای ایران نبرد و جنگ خبر
"حاج قاسم" اگرچه دیگر بر صحنه سیاست ج.ا نقش آفرینی نمی کند، اما سایه بُحران زای او همچنان بر سر "نظام" پهن شده و هر چه روز به انتهای خود نزدیکتر می شود، سیاهی اش بیشتر کش پیدا می کند.
از یکسو حاکمیت کماکان در حال پرداخت خسارت سیاسی داخلی و بین المللی "انتقام سختی" است که به خاطر هلاکت او گرفت؛ یک خیمه شب بازی بی رمق که پُشت صحنه رُسوایی بار آن به نمایش اصلی بدل گردیده و از سوی دیگر، سرنگون سازی هواپیمای مُسافربری که از پیامدهای رفتن "سردارسُلیمانی" به کام "آتش جهنم" آمریکاییها بود، "نظام" را از دو جبهه داخل و خارج به مُحاصره ای درآورده که به گونه روز افزونی حلقه آن تنگ تر می شود.
واکُنش دستگاه حاکم در برابر هر دو سویه بُحرانی که از گور آن مرحوم برخاست، جارو کردن موضوع زیر فرش است. این تاکتیک شاید بهترین شیوه برای حل مُشکل نباشد، اما به خوبی با وضعیت آشُفته و بهم ریخته ای که حاکمیت بدان دُچار شُده، سازگاری دارد. خُروجی میز مُدیریت بُحران رژیم ولایت فقیه، راه اندازی یک دسته ی جارچی با ماموریت انکار، دُروغگویی، وارونه نمایی، تقلُب - و آنگاه که هیچیک از این راه حلها موثر واقع نشد - جُستن سوراخ فرار است.
مُشکل حاکمیت ج.ا این است که فرش توجیهات و استدلالهای آن چندان پُرحُفره و نخ نماست که چیزی را نمی توان زیر آن پنهان کرد. از جانب دیگر، همه گوشه های فرش در اختیار آقای خامنه ای و شُرکا نیست و دست قُدرتمند توده مُعترض و گازانبُر طرفهای خارجی هریک از سویی آن را در چنگ دارد.
پایش بُحرانی که ناگهان و نامُنتظر از آسمان فرودگاه بغداد بر سر حاکمیت فرود آمد، نه در ابتدا در توان آن بود و نه اکنون که بر سطح زمین گُسترده شده، مهار شرایط جدید یا جهت دهی به رویدادهایی که در متن آن شکل می گیرد، از اراده تصمیم سازان "نظام" خارج گردیده و راهکارهای آنها در پهنه داخلی تضاد با جامعه را تشدید و علیه خویش برانگیخته و در پهنه خارجی، به درون هزارتویی برده که تنها راه خُروج از آن عقب نشینی و بازگشت به عقب است.
حرکت در این گُمراهه رایگان نخواهد بود و رژیم ولایت فقیه بسا بیشتر از آنچه که تاکنون از کف داده، باید هزینه بپردازد.

واکسن؛ خامنه ای چطور پُشت مُجریان فرمانش را خالی کرد

منصور امان /  فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۸ مرداد  منبع: پایگاه اینترنتی ایران نبرد و جنگ خبر http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=5...