برای دردهای مردم مظلومم ، بغض گلویم را می فشارد ، ترانه های سربی ، آواز بی کسی ، رنج بی پناهی، و گرسنگی مردم میهن!
۱۳۹۹ فروردین ۲۹, جمعه
تخریب خانههای«فلک الدین»، در بحبوحه بحران کرونا!
تخریب خانههای«فلک الدین»، در بحبوحه بحران کرونا!
درگیری در منطقه فلک الدین خرمآباد
درسرتاسر ایران برای ضعفا مسکن میسازیم. همین دارایی شاه سابق و خواهر و برادرش برای یک مملکت، برای آباد کردن یک مملکت کافی است. ما عمل میکنیم، حرف نمیزنیم. تمام کمیتههایی که در تمام اطراف ایران هست موظفند که آنچه به دست آمد از مخازن ایران، هر چه که اینها بردند و مخفی کردند و اتباع آنها بردند و مخفی کردند، آنها را که به دست آمده است به بانکی که شمارهاش را بعد تعیین میکنند تحویل بدهند که برای کارگرها، برای مستضعفین، برای بینوایان، هم خانه بسازند هم زندگی آنها را مرفه کنند. خمینی. سخنرانی بهشت زهرا. سال ۵۷
درگیری در منطقه فلک الدین خرمآباد
درسرتاسر ایران برای ضعفا مسکن میسازیم. همین دارایی شاه سابق و خواهر و برادرش برای یک مملکت، برای آباد کردن یک مملکت کافی است. ما عمل میکنیم، حرف نمیزنیم. تمام کمیتههایی که در تمام اطراف ایران هست موظفند که آنچه به دست آمد از مخازن ایران، هر چه که اینها بردند و مخفی کردند و اتباع آنها بردند و مخفی کردند، آنها را که به دست آمده است به بانکی که شمارهاش را بعد تعیین میکنند تحویل بدهند که برای کارگرها، برای مستضعفین، برای بینوایان، هم خانه بسازند هم زندگی آنها را مرفه کنند. خمینی. سخنرانی بهشت زهرا. سال ۵۷
۱۳۹۹ فروردین ۲۸, پنجشنبه
ما را به خیر شُما اُمیدی نیست، شر مرسانید
منصور امان/ فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۸ فروردین / منبع وب سایت های ایران نبرد و جنگ خبر
زیر فشار پُرسش و اعتراض اجتماعی و نیز برخورد رُسواگرانه آمریکا، حاکمان ج.ا ناچار به خارج کردن کارتلهای اقتصادی خود، از سایه، آوردن آنها به میدان بُحران کُرونا و اعلام قصد "کُمک رسانی به نیازمندان" شده اند. نتیجه عملی این اقدام اجباری نباید کسی را شگفت زده کند.
پنج روز پس از گوشه زنی رهبر ج.ا به "ُرزمایش گُسترده برای کمک به مُستمندان"، بُنگاه های اقتصادی وی و سپاه پاسداران از تشکیل مرکز مُشترکی برای "کُمک به نیازمندان و فُقرا" خبر دادند. بدیهی ست که ایده این حرکت با اشاره گذرا در سُخنرانی آقای خامنه ای پُخته نشده، بلکه محصول بحث و رایزنی فشُرده پیرامون خارج کردن ماشینهای پولسازی "آقا" و گزمه هایش از زیر ضرب و زُدودن ذهنیت منفی و مُعترض جامعه با دستکاری "خاطره خوش" است.
با این حال، حاصل جمع کُمک مولتی میلیاردرهای "ستاد اجرایی فرمان امام"، "استان قُدس رضوی"، "بُنیاد مُستضعفان"، "کُمیته امداد" و سپاه پاسداران، از اعلام توزیع "بسته های حمایتی" بین "خانوارهای نیازمند" فراتر نمی رود. این فقط عُنوان "مُستمند و فُقرا" نیست که گیرندگان احتمالی "بسته ها" را تحقیر می کند، بلکه نگاه از بالا به پایین بورژوازی انگلی و رانتخوار ج.ا است که گمان می کند با رشوه مقداری روغن و ماکارونی می تواند دهان غارت شدگان را ببند.
اصرار آقای خامنه ای و زیر دستان شکم برآمده اش به "مُستمند" و "فقیر" نامیدن مردُم تصادُفی نیست. آنها به این وسیله مایلند روشن کنند که کُمک رسانی شان ماهیت صدقه ای و خیریه ای دارد و کارتلهای ثروتمند آنها که از منابع عُمومی شکل گرفته و تغذیه می شوند، به هیچ وجه مُتعهد به قرار گرفتن در خدمت بخش عُمومی نیستند. آنها مایلند در برابر جامعه در نقش منت گذار و "گوشت نذری" رسان پدیدار شوند تا فاصله خود از آن را حفظ کرده و موجب ایجاد "انتظارات بیجا" نشوند. "رهبر" و همدستانش به این وسیله موقعیت خودمُختار مُرغهای تُخم طلای شان را تحکیم و تاکید می کنند که دست به خیر شدن شان داوطلبانه است، قانون یا مُصوبه ای آنها را مُلزم بدان نساخته و رابطه تعریف شده و الزام آوری بین داراییهای آنها و منافع عمومی وجود ندارد.
جالب اینجاست که در "رزمایش “صدقه بخشی مُشترک کارتلهای ولایتی با آنکه سپاه پاسداران به عُنوان مُبتکر مُعرفی شده، اما نام کارتل اقتصادی آن، قرارگاه خاتم الانبیا، دیده نمی شود و در جمع رووسای بُنگاه های یاد شده که راه اندازی "قرارگاه امام حسن" را به آگاهی همگان رساندند، رییس بُنگاه خاتم الانبیا غایب است.
خبر بد برای کسانی که "بسته حمایتی"، آنها را از میزان آمادگی و اشتیاق کارتلها به کُمک رسانی مایوس کرده این است که با بسته مزبور هنوز "رزمایش" به پایان نمی رسد؛ سُخنگوی سپاه پاسداران روز چهارشنبه تاکید کرد یک هدف از راه اندازی "قرارگاه امام حسن"، "جمع آوری و هم افزایی کُمکهای مردمی" است. معنای عملی این گُفته در بهترین حالت، شریک خرج تراشیدن برای خود و در نهایت افکندن توپ به زمین جامعه و در بدترین حالت، دوختن کیسه از همان نوعی است که در جریان سیل و زلزله برای "کُمکهای مردُمی" نخ و سوزن می خورد.
مردُم به خیر و صدقه نیاز ندارند، کارتلهای آقای خامنه ای و سپاه پاسداران داراییهای که از آنها غارت کرده اند را برگردانند. حتی بخشی اندک از ثروت عظیمی که آنها در چنگ و انحصار خود گرفته اند، برای خارج کردن سالم و کم خسارت اکثریت مردُم ایران از بُحران مرگبار کُرونا بسنده می کند. فریب را نمی تواند بسته بندی کرد و رشوه داد، دست مولتی میلیاردرهای غارتگر زیر ساطور مردُم رنجدیده ایران است.
پنج روز پس از گوشه زنی رهبر ج.ا به "ُرزمایش گُسترده برای کمک به مُستمندان"، بُنگاه های اقتصادی وی و سپاه پاسداران از تشکیل مرکز مُشترکی برای "کُمک به نیازمندان و فُقرا" خبر دادند. بدیهی ست که ایده این حرکت با اشاره گذرا در سُخنرانی آقای خامنه ای پُخته نشده، بلکه محصول بحث و رایزنی فشُرده پیرامون خارج کردن ماشینهای پولسازی "آقا" و گزمه هایش از زیر ضرب و زُدودن ذهنیت منفی و مُعترض جامعه با دستکاری "خاطره خوش" است.
با این حال، حاصل جمع کُمک مولتی میلیاردرهای "ستاد اجرایی فرمان امام"، "استان قُدس رضوی"، "بُنیاد مُستضعفان"، "کُمیته امداد" و سپاه پاسداران، از اعلام توزیع "بسته های حمایتی" بین "خانوارهای نیازمند" فراتر نمی رود. این فقط عُنوان "مُستمند و فُقرا" نیست که گیرندگان احتمالی "بسته ها" را تحقیر می کند، بلکه نگاه از بالا به پایین بورژوازی انگلی و رانتخوار ج.ا است که گمان می کند با رشوه مقداری روغن و ماکارونی می تواند دهان غارت شدگان را ببند.
اصرار آقای خامنه ای و زیر دستان شکم برآمده اش به "مُستمند" و "فقیر" نامیدن مردُم تصادُفی نیست. آنها به این وسیله مایلند روشن کنند که کُمک رسانی شان ماهیت صدقه ای و خیریه ای دارد و کارتلهای ثروتمند آنها که از منابع عُمومی شکل گرفته و تغذیه می شوند، به هیچ وجه مُتعهد به قرار گرفتن در خدمت بخش عُمومی نیستند. آنها مایلند در برابر جامعه در نقش منت گذار و "گوشت نذری" رسان پدیدار شوند تا فاصله خود از آن را حفظ کرده و موجب ایجاد "انتظارات بیجا" نشوند. "رهبر" و همدستانش به این وسیله موقعیت خودمُختار مُرغهای تُخم طلای شان را تحکیم و تاکید می کنند که دست به خیر شدن شان داوطلبانه است، قانون یا مُصوبه ای آنها را مُلزم بدان نساخته و رابطه تعریف شده و الزام آوری بین داراییهای آنها و منافع عمومی وجود ندارد.
جالب اینجاست که در "رزمایش “صدقه بخشی مُشترک کارتلهای ولایتی با آنکه سپاه پاسداران به عُنوان مُبتکر مُعرفی شده، اما نام کارتل اقتصادی آن، قرارگاه خاتم الانبیا، دیده نمی شود و در جمع رووسای بُنگاه های یاد شده که راه اندازی "قرارگاه امام حسن" را به آگاهی همگان رساندند، رییس بُنگاه خاتم الانبیا غایب است.
خبر بد برای کسانی که "بسته حمایتی"، آنها را از میزان آمادگی و اشتیاق کارتلها به کُمک رسانی مایوس کرده این است که با بسته مزبور هنوز "رزمایش" به پایان نمی رسد؛ سُخنگوی سپاه پاسداران روز چهارشنبه تاکید کرد یک هدف از راه اندازی "قرارگاه امام حسن"، "جمع آوری و هم افزایی کُمکهای مردمی" است. معنای عملی این گُفته در بهترین حالت، شریک خرج تراشیدن برای خود و در نهایت افکندن توپ به زمین جامعه و در بدترین حالت، دوختن کیسه از همان نوعی است که در جریان سیل و زلزله برای "کُمکهای مردُمی" نخ و سوزن می خورد.
مردُم به خیر و صدقه نیاز ندارند، کارتلهای آقای خامنه ای و سپاه پاسداران داراییهای که از آنها غارت کرده اند را برگردانند. حتی بخشی اندک از ثروت عظیمی که آنها در چنگ و انحصار خود گرفته اند، برای خارج کردن سالم و کم خسارت اکثریت مردُم ایران از بُحران مرگبار کُرونا بسنده می کند. فریب را نمی تواند بسته بندی کرد و رشوه داد، دست مولتی میلیاردرهای غارتگر زیر ساطور مردُم رنجدیده ایران است.
۱۳۹۹ فروردین ۲۶, سهشنبه
دزدی از جیب مردم، کمک به تروریستها
زینت میرهاشمی / فراسوی خبر ... سه شنبه ۲۶ فروردین ، منتشر شده در وب سایتهای ایران نبرد و جنگ خبر
چگونه هزینه شدن «یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار از منابع بانک مرکزی» رژیم که توسط یک دادگاه در لوکزامبورگ آزاد اعلام شده را می توان پیش بینی کرد. در حکومت فاسد و دزد جمهوری اسلامی سرنوشت این حجم پول آزاد شده به سرگذشت پولهایی که در هنگامه توافق برجام به خزانه رژیم وارد شد، دچار خواهد شد. برای همین است که باید برای مردم ایران کمکهای درمانی ارسال کرد و همزمان از تزریق پول نقد به رژیم خودداری کرد.
در حالی که تلاشهای روحانی و ماله کش اعظم در دراز کردن دست گدایی به صندوق بین المللی پول و نهادهای دیگر جهانی تاکنون بی نتیجه بوده، این حجم پول آزاد شده، اگر به شبکه بانکی رژیم وارد شود، سفره تروریستها پُر رونق خواهد شد.
سهم خواهی و جنگ و جدال میان باندهای رژیم در مورد چگونگی هزینه کردن پول آزاد شده را در صحبتهای سخنگوی دولت روحانی می توان دید. علی ربیعی روز دوشنبه ۲۵ فروردین در رابطه با هزینه کردن این مقدار پول گفت که «همه تلاش خود را می کنیم» تا این پول را «تبدیل به دارو و کالاهای مورد نیاز مردم در شرایط فعلی کنیم.» سرنوشت این «تلاش» در چنبره دروغ، پنهانکاری و عدم شفافیت نه خرج دارو و کالا بلکه در خدمت تروریسم خواهد بود.
استراتژی «ایمنی گله ای» در مبارزه با کرونا و امنیتی کردن همه گیری آن، بیان ناتوانی در تامین امنیت و سلامت مردم است. حفظ امنیت نظام و تقویت ماشین سرکوب برای مقابله با شورشها، خیزشها و اعتصابهای همگانی در دوره همه گیری ویروس و پس از آن، مساله اصلی و محوری حکومت است.
اختصاص مبلغ ناچیز از صندوق ذخیره به مبارزه با کرونا، فروشی کردن مواد بهداشتی مانند ماسک و دستکش، گرفتن هزینه بیمارستان از بیماران کرونایی و... نشان دهنده بی ارزشی جان انسانها برای رژیم است. در حالی که بسیاری از مردم به دلیل تنگدستی امکان خرید مواد بهداشتی را ندارند، سخنگوی گمرک از برداشتن ممنوعیت برای صادرات ۵۳۲ تن کالاهای ضد کرونایی و بهداشتی از اول فروردین تا ۲۳ فروردین به سایر کشورها خبر داد.
به گفته رئیس اتاق بازرگانی صنایع، معادن و کشاورزی فارس، «کمترین بودجه اختصاص یافته برای جبران تبعات کرونا، مربوط به ایران است.» (ایلنا ۲۵ فرودرین). به گفته وی «دیگر دولتها معادل ۱۰ درصد تولید ناخالص ملی خود را برای جبران کرونا اختصاص داده اند.». در حالی که رژیم 3.1 درصد تولید ناخالص ملی را به این کار اختصاص داده و این به شرطی عملی می شود که همه یک میلیارد دلار از ذخیره برای آن مصرف شود.
رژیم برای مبارزه با تبعات کرونا، نه به ثروتهای خامنه ای، آستان قدس رضوی، بنیاد مستضعفان و ...بلکه بی شرمانه به جیب مردم چشم دوخته است. حساب بازکردن کردن روی ۱۲ درصد بهره وام به آسیب دیدگان یک نمونه از دست درازی به جیب مردم است. معاون اول روحانی روز دوشنبه ۲۵ فروردین از «افراد ثروتمند و خیرخواهان خواست تا بخشی از ثروت خود را به بخشهای مختلف جامعه هدیه کنند.» این در حالی است که مردم در بی اعتمادی به حکومت، در ارسال کمکها برای مبارزه با کرونا فعال هستند.
در حالی که تلاشهای روحانی و ماله کش اعظم در دراز کردن دست گدایی به صندوق بین المللی پول و نهادهای دیگر جهانی تاکنون بی نتیجه بوده، این حجم پول آزاد شده، اگر به شبکه بانکی رژیم وارد شود، سفره تروریستها پُر رونق خواهد شد.
سهم خواهی و جنگ و جدال میان باندهای رژیم در مورد چگونگی هزینه کردن پول آزاد شده را در صحبتهای سخنگوی دولت روحانی می توان دید. علی ربیعی روز دوشنبه ۲۵ فروردین در رابطه با هزینه کردن این مقدار پول گفت که «همه تلاش خود را می کنیم» تا این پول را «تبدیل به دارو و کالاهای مورد نیاز مردم در شرایط فعلی کنیم.» سرنوشت این «تلاش» در چنبره دروغ، پنهانکاری و عدم شفافیت نه خرج دارو و کالا بلکه در خدمت تروریسم خواهد بود.
استراتژی «ایمنی گله ای» در مبارزه با کرونا و امنیتی کردن همه گیری آن، بیان ناتوانی در تامین امنیت و سلامت مردم است. حفظ امنیت نظام و تقویت ماشین سرکوب برای مقابله با شورشها، خیزشها و اعتصابهای همگانی در دوره همه گیری ویروس و پس از آن، مساله اصلی و محوری حکومت است.
اختصاص مبلغ ناچیز از صندوق ذخیره به مبارزه با کرونا، فروشی کردن مواد بهداشتی مانند ماسک و دستکش، گرفتن هزینه بیمارستان از بیماران کرونایی و... نشان دهنده بی ارزشی جان انسانها برای رژیم است. در حالی که بسیاری از مردم به دلیل تنگدستی امکان خرید مواد بهداشتی را ندارند، سخنگوی گمرک از برداشتن ممنوعیت برای صادرات ۵۳۲ تن کالاهای ضد کرونایی و بهداشتی از اول فروردین تا ۲۳ فروردین به سایر کشورها خبر داد.
به گفته رئیس اتاق بازرگانی صنایع، معادن و کشاورزی فارس، «کمترین بودجه اختصاص یافته برای جبران تبعات کرونا، مربوط به ایران است.» (ایلنا ۲۵ فرودرین). به گفته وی «دیگر دولتها معادل ۱۰ درصد تولید ناخالص ملی خود را برای جبران کرونا اختصاص داده اند.». در حالی که رژیم 3.1 درصد تولید ناخالص ملی را به این کار اختصاص داده و این به شرطی عملی می شود که همه یک میلیارد دلار از ذخیره برای آن مصرف شود.
رژیم برای مبارزه با تبعات کرونا، نه به ثروتهای خامنه ای، آستان قدس رضوی، بنیاد مستضعفان و ...بلکه بی شرمانه به جیب مردم چشم دوخته است. حساب بازکردن کردن روی ۱۲ درصد بهره وام به آسیب دیدگان یک نمونه از دست درازی به جیب مردم است. معاون اول روحانی روز دوشنبه ۲۵ فروردین از «افراد ثروتمند و خیرخواهان خواست تا بخشی از ثروت خود را به بخشهای مختلف جامعه هدیه کنند.» این در حالی است که مردم در بی اعتمادی به حکومت، در ارسال کمکها برای مبارزه با کرونا فعال هستند.
۱۳۹۹ فروردین ۲۵, دوشنبه
۱۳۹۹ فروردین ۲۴, یکشنبه
«جهش تولید» یعنی تعرض همه جانبه به معیشت کارگران
زینت میر هاشمی / فراسوی خبر ... یکشنبه ۲۴ فروردین / منبع وب سایت های ایران نبرد و جنگ خبر
پایه مزد کارگران برای سال ۹۹، در نهاد حکومتی شورای عالی کار بدون شرکت نمایندگان واقعی کارگران و مزدبگیران، در توافق دو جانبه بین نمایندگان حکومت و نمایندگان کارفرمایان به سادگی و البته به شکل بی رحمانه برای میلیونها کارگر تعیین شد. خروجی نمایش شورای عالی کار، تعیین دستمزد یک میلیون و ۸۳۵ هزار تومان یعنی ۲۱ درصد افزایش حقوق است.
افزایش ۲۱ درصد حقوق پایه کارگران چندین برابر کمتر از خط فقر، با توجه به نرخ تورم بر اساس آمار حکومتی (۴۰ درصد) و با فاصله زیاد از رقم تعیین شده در کمیته دستمزد که ۴ میلیون و ۹۴۰ هزار تومان اعلام شده بود، آن چنان شوک آور است که پایوران رژیم، رقم را با رنگ و لعاب و اضافه کردن مزایای فرعی دیگر جمع بسته و اعلام کردند. پایین نگاه داشتن دستمزد به بهانه بالا رفتن هزینه تولید و رجوع دادن به رقمهای فرعی و احتمالی، از شیوه های ضد کارگری و چپاولگرانه دولت و کارفرمایان است.
معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بی شرمانه از افزایش ۳۳ درصدی حرف زده و این میزان را بالاترین افزایش نرخ در طول یک دهه دانسته است. وی با جمع بستن مزایای کناری و احتمالی، پایه دستمزد را ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان اعلام کرد.
خامنه ای در سخنرانی روز پنجشنبه ۲۱ فروردین، استراتژی نظام ولایت فقیه در چالشهای پیش رو از جمله فقر، بیکاری، حقوق کارگران، جنبش مطالبه گری نیروهای کار و.... را به خوبی ترسیم کرد. خلیفه ارتجاع که در افزایش ثروت، در تصاحب اموال مردم و داشتن سرمایه نجومی مشهور است، عدالت برای زحمتکشان و تهیدستان را به صبر و انتظار تا ظهور امام زمان موکول کرد. وی که با همه امکانات دنیای مدرن در مافوق رفاه زندگی می کند، مردم را به زندگی معنوی دعوت کرد.
او با راه اندازی کمپین و هشتک «ظهور امام زمان» و دعوت مردم برای خواندن دعا برای ظهور و بردن زیرشلواری خمینی و غذاهای نذری به میان کادر درمانی و بیماران کرونایی در بیمارستان، جهالت اش برابر علم را به نمایش گذاشت. خامنه ای در سخنرانی به مناسبت نیمه شعبان، ویروس کرونا را کوچک شمرد و مشکل مردم را به ظهور ناجی وصل کرد.
بدیهی است که سخنان ولی فقیه زمینه سازی و تدارک برای مهار شورشهای مردمی و چالشهای پسا کرونا است. خیزشهای پسا کرونا که اقشار و لایه های بیشتر اجتماعی با طبقه کارگر همراه خواهند شد، صف بندی عمیق تری بین ثروتمندان و حاکمان با تهدیدستان و غارت شدگان ایجاد خواهد کرد.
خامنه ای با شیادی و استفاده از دین و دنیای معنوی از هم اکنون تکلیف میلیونها گرسنه را تعیین کرده است. صبر و انتظار بدون عجله در انتظار امام زمان و زیر سایه سنگین دستگاه سرکوب.
بدون شک سرنوشت رژیم ولایت فقیه در آینده ای نه چندان دور با دستان پرتوان مردم ایران رقم خواهد خورد. دوران پسا کرونا، دوران خیزشها و گسترش اعتراضهای نیروهای کار خواهد بود.
افزایش ۲۱ درصد حقوق پایه کارگران چندین برابر کمتر از خط فقر، با توجه به نرخ تورم بر اساس آمار حکومتی (۴۰ درصد) و با فاصله زیاد از رقم تعیین شده در کمیته دستمزد که ۴ میلیون و ۹۴۰ هزار تومان اعلام شده بود، آن چنان شوک آور است که پایوران رژیم، رقم را با رنگ و لعاب و اضافه کردن مزایای فرعی دیگر جمع بسته و اعلام کردند. پایین نگاه داشتن دستمزد به بهانه بالا رفتن هزینه تولید و رجوع دادن به رقمهای فرعی و احتمالی، از شیوه های ضد کارگری و چپاولگرانه دولت و کارفرمایان است.
معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بی شرمانه از افزایش ۳۳ درصدی حرف زده و این میزان را بالاترین افزایش نرخ در طول یک دهه دانسته است. وی با جمع بستن مزایای کناری و احتمالی، پایه دستمزد را ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان اعلام کرد.
خامنه ای در سخنرانی روز پنجشنبه ۲۱ فروردین، استراتژی نظام ولایت فقیه در چالشهای پیش رو از جمله فقر، بیکاری، حقوق کارگران، جنبش مطالبه گری نیروهای کار و.... را به خوبی ترسیم کرد. خلیفه ارتجاع که در افزایش ثروت، در تصاحب اموال مردم و داشتن سرمایه نجومی مشهور است، عدالت برای زحمتکشان و تهیدستان را به صبر و انتظار تا ظهور امام زمان موکول کرد. وی که با همه امکانات دنیای مدرن در مافوق رفاه زندگی می کند، مردم را به زندگی معنوی دعوت کرد.
او با راه اندازی کمپین و هشتک «ظهور امام زمان» و دعوت مردم برای خواندن دعا برای ظهور و بردن زیرشلواری خمینی و غذاهای نذری به میان کادر درمانی و بیماران کرونایی در بیمارستان، جهالت اش برابر علم را به نمایش گذاشت. خامنه ای در سخنرانی به مناسبت نیمه شعبان، ویروس کرونا را کوچک شمرد و مشکل مردم را به ظهور ناجی وصل کرد.
بدیهی است که سخنان ولی فقیه زمینه سازی و تدارک برای مهار شورشهای مردمی و چالشهای پسا کرونا است. خیزشهای پسا کرونا که اقشار و لایه های بیشتر اجتماعی با طبقه کارگر همراه خواهند شد، صف بندی عمیق تری بین ثروتمندان و حاکمان با تهدیدستان و غارت شدگان ایجاد خواهد کرد.
خامنه ای با شیادی و استفاده از دین و دنیای معنوی از هم اکنون تکلیف میلیونها گرسنه را تعیین کرده است. صبر و انتظار بدون عجله در انتظار امام زمان و زیر سایه سنگین دستگاه سرکوب.
بدون شک سرنوشت رژیم ولایت فقیه در آینده ای نه چندان دور با دستان پرتوان مردم ایران رقم خواهد خورد. دوران پسا کرونا، دوران خیزشها و گسترش اعتراضهای نیروهای کار خواهد بود.
۱۳۹۹ فروردین ۲۳, شنبه
نیمه شعبان؛ شبیخون شکست خورده ها
منصور امان / فراسوی خبر... شنبه ۲۳ فروردین / منبع وب سایت های ایران نبرد و جنگ خبر
http:// www.jonge-khabar.com/news/ articled.php?id=5498
http://
جُبران یا کاهش خسارتهای سنگین جانی و مالی مردُم ایران شاید دلمشغولی حاکمان ج.ا نباشد، جُبران خسارتهایی که دستگاه تحت اداره آنها در اثر ویروس کُرونا مُتحمل گردیده، اما در فهرست وظایف فوری شان قرار دارد. این ارزش گذاری را به ویژه کارناوالهای نیمه شعبان چُرتکه انداخت.
در ده ها شهر بُزُرگ و کوچک کشور، دسته های اوباش پاسدار و بسیجی به بهانه تولُد امام دوازدهُم شیعیان هلهله زن و دُهُل کوبان در خیابانها به جولان درآمدند و در برابر چشمان خیره مردُم سوگوار و رنجور به گونه نمایشی به جشن و شادمانی پرداختند. تهران و شهرکهای پیرامون، اصفهان، تبریز، زاهدان، مشهد، زنجان، جهرُم، شیراز و قزوین فقط شُماری از نُقاطی است که این معرکه در فضای بُحرانی آنها برپا گردید.
بیجایی و دافعه اجتماعی ابتکار مزبور آنچنان آشکار است که آمرانش پیشاپیش تلاش کردند از آن فاصله گرفته و رد پای خود را پاک کنند. سازمان تبلیغات اسلامی، یک اُرگان سازماندهنده و تدارُکچی تظاهُرات، مراسم و مجلسهای حُکومتی و نیز "ستاد مُبارزه با کُرونا" که مسوول و مجری "طرح فاصله گیری اجتماعی" است، اعلام کرده بودند که برگُزاری مراسم نیمه شعبان را ممنوع می کنند. ژست مزبور وظیفه داشت خطی صوری بین حاکمیت و آنچه که در پی انجامش بود ترسیم کند و به این ترتیب بدون آنکه در تیررس جامعه خشمگین قرار گیرد، بر گُرده "آتش به اختیارها" و افسار پاره کرده ها طرح خود را به دست اجرا بگذارد.
حاکمیت به این ترتیب قصد واکُنش به فضای مُعینی در جامعه را داشت که "نظام" و ویروس کُرونا را یکی و همان می بیند؛ دید و نظری که ریشه در رفتار غیرانسانی و مردُم ستیز حاکمیت در برخورد به کُرونا دارد. مُهمترین دستور کار حاکمان کشور پس از شیوع ویروس، حفاظت از دُگمهای ایدولوژیک و خُرافات مذهبی بود که پایه فرمانروایی و تسلُط انحصاری آنها بر منابع قُدرت و ثروت را بتون ریزی می کند؛ پنهان کردن شیوع ویروس در پایتخت مذهبی مُلاها، قُم، خودداری از قرنطینه آن و سر باز زدن از تعطیلی مراکز زیارتی که آشکارا سلامت و جان شهروندان را به توپ بازی قُدرت بدل می کرد، بخشی مُهمی از اقدامات آن را تشکیل داد.
آثار دهشت انگیز این برخورد و گستره فاجعه باری که یافت، نه فقط صف بندی موجود در جامعه علیه ایدیولوژی حاکم و باورها، آیینها و تحمیلات آن را تقویت کرد، بلکه بخشهایی را نیز که به دلیل وابستگیهای ذهنی در دایره نُفوذ مذهبی رژیم ولایت فقیه قرار داشتند، به فاصله گرفتن از آن کشاند. کُرونا پوسته نازُک قداست را از بُرج و باروهای ارتجاع مذهبی کنار زد و همه آنچه حوزه ها، آخوندها، مراجع و منبرها در جهدی چند صد ساله به آسمان بر کشیده بودند را روی زمین آورد تا اُسطوره های دست نیافتنی شان را به خاک بکشد و به میدان توده بیاندازد.
خسارتی که بر سرمایه ایدیولوژیک "نظام" وارد آمده، فقط یک زیان سنگین در پهنه عقیده و باور نیست، بلکه فراتر از آن ضربه ای سهمگین به پایه های ثبات استبداد مذهبی است. کارناوال نیمه شعبان شبیخون حاکمیت به قلمرو از دست داده اش توسُط لشکرکشی و عربده کشی خیابانی است و تلاش آن برای قُدرت نمایی و اعلام حُضور بر پُشت یک نماد مذهبی را جلوه گر شده است. از همین رو می توان گفت که رژه مزبور آخرین کوشش دستگاه حاکم برای پس گرفتن زمین نخواهد ماند و در این جهت به گونه مُتمرکزی حرکت خواهد کرد که دو پایه اصلی آن را تشدید تبلیغات و تلقینهای مذهب و فرهنگ ارتجاعی و خرج کلان در این راه از یکسو و راه اندازی دور تازه ای از سرکوب به ویژه علیه زنان و جوانان و فشار پُلیسی برای تحمیل اجبارات خود ساخته اش در سوی دیگر تشکیل می دهد.
اجبار رژیم ولایت فقیه به ایجاد کانونهای اشاعه و ابتلا زیر نام نیمه شعبان و در اوج قصابی ویروس کُرونا، میزان شدت و تاثیر ضربه ای که ارتجاع مذهبی خورده را آشکار می سازد. فقط ترس از یک بیزاری بُزُرگتر می توانست "نظام" را به تن دادن به خطر تحریک بیزاری جامعه از کارناوال اوباش اش قانع کند.
در ده ها شهر بُزُرگ و کوچک کشور، دسته های اوباش پاسدار و بسیجی به بهانه تولُد امام دوازدهُم شیعیان هلهله زن و دُهُل کوبان در خیابانها به جولان درآمدند و در برابر چشمان خیره مردُم سوگوار و رنجور به گونه نمایشی به جشن و شادمانی پرداختند. تهران و شهرکهای پیرامون، اصفهان، تبریز، زاهدان، مشهد، زنجان، جهرُم، شیراز و قزوین فقط شُماری از نُقاطی است که این معرکه در فضای بُحرانی آنها برپا گردید.
بیجایی و دافعه اجتماعی ابتکار مزبور آنچنان آشکار است که آمرانش پیشاپیش تلاش کردند از آن فاصله گرفته و رد پای خود را پاک کنند. سازمان تبلیغات اسلامی، یک اُرگان سازماندهنده و تدارُکچی تظاهُرات، مراسم و مجلسهای حُکومتی و نیز "ستاد مُبارزه با کُرونا" که مسوول و مجری "طرح فاصله گیری اجتماعی" است، اعلام کرده بودند که برگُزاری مراسم نیمه شعبان را ممنوع می کنند. ژست مزبور وظیفه داشت خطی صوری بین حاکمیت و آنچه که در پی انجامش بود ترسیم کند و به این ترتیب بدون آنکه در تیررس جامعه خشمگین قرار گیرد، بر گُرده "آتش به اختیارها" و افسار پاره کرده ها طرح خود را به دست اجرا بگذارد.
حاکمیت به این ترتیب قصد واکُنش به فضای مُعینی در جامعه را داشت که "نظام" و ویروس کُرونا را یکی و همان می بیند؛ دید و نظری که ریشه در رفتار غیرانسانی و مردُم ستیز حاکمیت در برخورد به کُرونا دارد. مُهمترین دستور کار حاکمان کشور پس از شیوع ویروس، حفاظت از دُگمهای ایدولوژیک و خُرافات مذهبی بود که پایه فرمانروایی و تسلُط انحصاری آنها بر منابع قُدرت و ثروت را بتون ریزی می کند؛ پنهان کردن شیوع ویروس در پایتخت مذهبی مُلاها، قُم، خودداری از قرنطینه آن و سر باز زدن از تعطیلی مراکز زیارتی که آشکارا سلامت و جان شهروندان را به توپ بازی قُدرت بدل می کرد، بخشی مُهمی از اقدامات آن را تشکیل داد.
آثار دهشت انگیز این برخورد و گستره فاجعه باری که یافت، نه فقط صف بندی موجود در جامعه علیه ایدیولوژی حاکم و باورها، آیینها و تحمیلات آن را تقویت کرد، بلکه بخشهایی را نیز که به دلیل وابستگیهای ذهنی در دایره نُفوذ مذهبی رژیم ولایت فقیه قرار داشتند، به فاصله گرفتن از آن کشاند. کُرونا پوسته نازُک قداست را از بُرج و باروهای ارتجاع مذهبی کنار زد و همه آنچه حوزه ها، آخوندها، مراجع و منبرها در جهدی چند صد ساله به آسمان بر کشیده بودند را روی زمین آورد تا اُسطوره های دست نیافتنی شان را به خاک بکشد و به میدان توده بیاندازد.
خسارتی که بر سرمایه ایدیولوژیک "نظام" وارد آمده، فقط یک زیان سنگین در پهنه عقیده و باور نیست، بلکه فراتر از آن ضربه ای سهمگین به پایه های ثبات استبداد مذهبی است. کارناوال نیمه شعبان شبیخون حاکمیت به قلمرو از دست داده اش توسُط لشکرکشی و عربده کشی خیابانی است و تلاش آن برای قُدرت نمایی و اعلام حُضور بر پُشت یک نماد مذهبی را جلوه گر شده است. از همین رو می توان گفت که رژه مزبور آخرین کوشش دستگاه حاکم برای پس گرفتن زمین نخواهد ماند و در این جهت به گونه مُتمرکزی حرکت خواهد کرد که دو پایه اصلی آن را تشدید تبلیغات و تلقینهای مذهب و فرهنگ ارتجاعی و خرج کلان در این راه از یکسو و راه اندازی دور تازه ای از سرکوب به ویژه علیه زنان و جوانان و فشار پُلیسی برای تحمیل اجبارات خود ساخته اش در سوی دیگر تشکیل می دهد.
اجبار رژیم ولایت فقیه به ایجاد کانونهای اشاعه و ابتلا زیر نام نیمه شعبان و در اوج قصابی ویروس کُرونا، میزان شدت و تاثیر ضربه ای که ارتجاع مذهبی خورده را آشکار می سازد. فقط ترس از یک بیزاری بُزُرگتر می توانست "نظام" را به تن دادن به خطر تحریک بیزاری جامعه از کارناوال اوباش اش قانع کند.
اشتراک در:
پستها (Atom)
واکسن؛ خامنه ای چطور پُشت مُجریان فرمانش را خالی کرد
منصور امان / فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۸ مرداد منبع: پایگاه اینترنتی ایران نبرد و جنگ خبر http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=5...