در ٨ تير ماه سال ١٣۵۵ با یورش نيرو های سرکوب گر شاه به یکی از پایگاه های سازمان چریک های فدائی خلق ایران، طبقه کارگر ایران تعدادی از رهبران و رزمندگان پيشرو خود را از دست داد. یکی از این رزمندگان، چریک فدائی خلق رفيق فاطمه حسينی بود. شير زنی که در آخرین نبرد قهرمانانه اش تا آخرین گلوله برای رسيدن به آزادی و سوسياليسم جنگيد و برگی درخشان به دفتر مبارزات کمونيست ها جهت رهائی طبقه کارگر از ظلم و ستم و استثمار افزود.
رستاخيز سياهکل و آغاز مبارزه مسلحانه عليه سرمایه داری وابسته حاکم بر ایران و رژیم دیکتاتوری حافظ آن، نشان داد که طبقه کارگر ایران پس از فترتی طولانی، گام های بزرگی در جهت تشکيل سازمان رزمنده خود به پيش برداشته است. در آن سال ها سازمان چریک های فدائی خلق ایران به مثابه سازمان سياسی – نظامی طبقه کارگر با مبادرت به مبارزه مسلحانه فضای سياسی جامعه را دگرگون نمود و از جمله شرایط را برای رشد و گسترش مبارزات کارگری تسهيل نمود.
با اعلام موجودیت چریک های فدائی خلق اکثر کسانی که قلب شان برای آرمان ها و مطالبات طبقه کارگر و همه ستم دیدگان جامعه می تپيد، امکان یافتند انرژی انقلابی خود را در مسير رهائی کارگران در سازمان رزمنده کارگران به کار گيرند. رفيق فاطمه حسينی از جمله چنين انقلابيونی بود که در تابستان سال ١٣۵٣ در ارتباط با چریک های فدائی خلق قرار گرفت و حدود یک سال بعد همراه با خواهر انقلابی اش رفيق افسرالسادات حسينی زندگی مخفی در پيش گرفت و به عنوان کادری حرفه ای در صفوف اول نبرد انقلابی با رژیم شاه قرار گرفت.
رفيق فاطمه که در سال ١٣٢۶ در شهر بروجرد متولد شده بود پس از پایان تحصيلات به شغل بهياری روی آورد. او بهياری بود که که سال ها در بيمارستان دولتی «مادر» کار می کرد. پرستار زحمت کش و آگاهی که عشق به توده ها انگيزه فعاليت خستگی ناپذیرش در محيط کار بود و همين عشق مسير بعدی زندگی وی را تعيين نمود و او را تبدیل به زنی کرد که رفيق پری آیتی در باره شان سروده است: «زنی که در چشمان اش، انعکاس گلرنگ گلوله های آزادی موج میزند» و «دستان اش را کار، برای سلاح پروده است» و رفيق فاطمه به حق در آخرین نبردش نشان داد که با چه دلاوری و شهامتی سلاح اش را عليه استثمارگران و زالو صفتانی که خون کارگران را به شيشه کرده اند، بکار برد.
درست چند سال بعد، دلاوری ها و جان فشانی های انقلابيون مسلحی چون فاطمه حسينی بود که سبب شد پيام چریک های فدائی خلق، پيامی که در نوشته های گران قدر دو تن از بنيان گذاران سازمان، رفقا امير پرویز پویان و مسعود احمدزاده به مثابه تئوریسين های راستين طبقه کارگر ایران منعکس است، سراسر جامعه ما را در نوردیده و در قلب کارگران بنشيند. واقعيتی که ما آن را در روی آوری هزاران کارگر پيشرو به طرف سازمان چریک های فدائی خلق ایران در شرایط بعد از قيام بهمن شاهد بودیم. تا جایی که در شرایط آزاد ناشی از قيام توده ها بيش از هزار محفل و تشکل کارگری کوچک و بزرگ رسما حمایت خود را از این سازمان اعلام کردند. هر چند این کارگران نمی دانستند که سازمان مذکور تغيير ماهيت داده و دیگر همان سازمان چریک های فدائی خلق پيشرو طبقه کارگر نمی باشد ولی این پشتيبانی عظيم تاریخی خود بيان گر آن بود که تنها راه درست جلب حمایت معنوی و سپس مادی طبقه کارگر در شرایط سلطه بورژوازی وابسته و دیکتاتوری ذاتی آن که امروز نيز بر جامعه ایران حاکم است همان راهی است که چریک های فدائی خلق نشان دادند، یعنی راه مبارزه مسلحانه. انقلابيونی چون رفيق فاطمه حسينی نيز با ایمان به درستی همين راه به سازمان چریک های فدائی خلق پيوسته بودند. این همان راهی است که امروز نيز کارگران مبارز و پيشروان انقلابی این طبقه در مبارزه عليه رژیم جمهوری اسلامی، این رژیم دار و شکنجه و حامی بی چون و چرای سرمایه داران زالو صفت داخلی و خارجی در مقابل خود دارند.
یاد رفيق فاطمه حسينی گرامی و راه اش پر ره رو باد!
برگرفته از سایت سیاهکل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر