سلام و درود بر تو ای بزرگ مرد.
می دانم که هجده سال چگونه بر تو گذشته است. جسمت خسته اما روحت بلند و طاقتت دو چندان. تو کیستی که سراسر افتخار، پیروزی، شجاعتی؟
دماوند و البرز و الوند در برابر استواری اَت تعظیم می کنند، گُردهای زمان بر پیشگاهت زانو می زنند.
شنیده ایم که معیار سنجش اشیاء گوهر است، حال خودِ گوهر را با چه می توان سنجید؟!
تو هامن گوهر غیر قابل سنجشی؛ با معیارهایت که بزرگی و انسانیت و آزادی خواهی است. قهرمان زندگی اَم، چون ایرج و سیامک اسطوره ای و برایم چون کاوه.
دکتر! دوستت می دارم آنچنان که پروانه، گل را.
امبن ماسوری
3 اردیبهشت 1397.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر