برای دردهای مردم مظلومم ، بغض گلویم را می فشارد ، ترانه های سربی ، آواز بی کسی ، رنج بی پناهی، و گرسنگی مردم میهن!
۱۳۹۵ فروردین ۱۵, یکشنبه
پشهای در استکان آمد فرود از زنده یاد فریدون مشیری
پشه اي در استكان آمد فرود
تا بنوشد آنچه را پس مانده بود
تا بنوشد آنچه را پس مانده بود
بست با دستش دهان استكان
پشه ديگر طعمه اش را لب نزد
جست تا از دام كودك وا رهد
جست تا از دام كودك وا رهد
خشك لب مي گشت، حيران راه جو
زير و بالا، بسته هر سو راه او
زير و بالا، بسته هر سو راه او
روزني مي جست در ديوار و در
تا به آزادي رسد بار دگر
تا به آزادي رسد بار دگر
هر چه بر جهد و تكاپو مي فزود
راه بيرون رفتن ز چاهش نبود
راه بيرون رفتن ز چاهش نبود
آنقدر كوبيد بر ديوار، سر
تا فرود افتاد خونين بال و پر
تا فرود افتاد خونين بال و پر
جان گرامي بود و آن نعمت لذيذ
ليك آزادي گرامي تر عزيز
ليك آزادي گرامي تر عزيز
متن ترانه و ترجمه فارسی آهنگ لری جنگ بی پرچم ایرج رحمان پور ایرج رحمان پور و جنگ بی پرچم
توجــه:
استاد رحمان پور همواره مشكلات و معضلات سیاسی و اجتماعی و ... حاكم بر جامعه را با سرودن شعر و تزیین آن با صدای دردناك خویش، بیان می كند.
در پایان این آهنگ زیبا استاد رحمان پور با مدد از حنجره زخمی خود، برای اوضاع ناگوار و پر از بدبختی موجود، مویه ای به سبك پیشینیان لر خود می سراید و بر تاریكی ها و گمراهی های موجود گریه و ناله سر می دهد.
گفته می شود آلبوم جدید ایرج رحمان پور، پس از كش و قوس ها فراوان، به زودی مجوز نشرخواهد گرفت و گوش ها تشنه اقوام لر و لك را سیراب خواهد كرد.
قی افتا و لرسو، تانک و زره پوش کوه و رو افتایه لش، خی می زنه جوش
بی پرچم، جنگ بی سردار
جنگ تانك و زره پوشها به لرستان كشیده شد كه حاصل آن كوه های پر از جنازه و رودخانه ها لبریز از خون است. جنگی كه بدون پرچم و بدون فرمانده است.
#######
سرگرت جنگ بی سر، کشتار بی رحم جنگ بی نوم و نشو ، جنگ بی پرچم
ناونم واکی، ناونم سی چی؟
جنگ بی سامان، سامان یافت، كشتار بی رحمانه در این جنگ بی نام و نشان، آغاز شد. جنگی كه فاقد پرچم و فرمانده است. نمیدانم طرف مقابل این جنگ كیست و نمیدانم هدف از این جنگ چیست؟
#######
قی افتا و لرسو ، تش دِ کُرنگیا دس هُمسا نمی رت سی ترم هُمساQ
بی پرچم، جنگ بی سردار
جنگ در لرستان شروع شد و روستاها آتش گرفتند و دست همسایگان برای بلند كردن جنازه همسایه اشان، كوتاه بود. جنگ بی پرچم و بی فرمانده.
#######
بمیرم سی روز تنگ، سی رنج بیور چَم گنمزار سوزم بی وِ سنگر
ناونم وا کی، ناونم سی چی؟
بمیرم برای روزگار تنگ و سخت و برای رنج های بیهوده قوم لر، بمیرم برای گندم زارهای سبزی كه تبدیل به سنگر شدند. نمیدانم این جنگ با كیست و برای چیست؟
#######
اَر برارم یکی یه اگر هزاره چی بکه وا بارون ِ تش و طیاره؟
گله یا هزار هزار رتن وِ تالو اسبیاکِ نازار نازار زخمی دِ میدو
اگر برادر من یكی است و یا اگر هزار تا باشد، چه باید بكند با باران آتش و حمله هوایی؟ گله های هزارتایی همه از بین رفتند، اسب های نازنین و قشنگ زخمی در میدان هستند.
متن و ترجمه برگرفته از سایت ؛ ویــریــــا VIRYAQQ
اشتراک در:
پستها (Atom)
واکسن؛ خامنه ای چطور پُشت مُجریان فرمانش را خالی کرد
منصور امان / فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۸ مرداد منبع: پایگاه اینترنتی ایران نبرد و جنگ خبر http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=5...