۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۴, سه‌شنبه

کلیپ آهنگ فرانسوی "هیچی رو ول نمی کنیم"


تا مبارزه هست امید هست/تا زندگی هست مبارزه هست

از اعماق محله فرودست من
تا روستای دورافتاده تو

همه جا یه واقعیت
همه جا خروش و طغیان

دنیا جایی برای ما نداشت
بدرد هیچ کاری نمی خوردیم

توی قصر به دنیا نیومدیم
از کارت بانکی بابا نمی خوردیم

بی خانمان- بیکار -کارگر
دهقان- مهاجر- بی کارت هویت

خواستن از هم جدامون کنن
و باید گفت که به مرادشون رسیدن

باید گفت تا وقتی هر کدوم از ما سنگ خودشو به سینه میزد
سیستم اونا رونق داشت

اما بالاخره یه روز باید بیدار میشدیم
بالادستی ها رو پایین می کشیدیم
هیچی رو ول نمی کنیم

برامون از برابری می گفتن
وما مثل احمقا باور کردیم

از کلمه ی دموکراسی خندم می گیره
اگه دموکراسی درکار بود لابد ما هم خبر دار می شدیم

در برابر قانون بازار برگه ی رای ما چه ارزشی داره؟
مسخره ست هموطنان عزیزم
اما حسابی گول خوردیم

در برابر فروش یه ایر باس
حقوق بشر چند منه؟

در نهایت فقط یه قاعده ی کلی وجود داره
خودفروشی بیشتر برای فروش بیشتر

جمهوری روسپی شده
تو پیاده روی دیکتاتورا

دیگه حرفای قشنگشون خریدار نداره
حاکمان ما دروغگو هستن

هیچی رو ول نمی کنیم
حرف زدن از صلح و برادری
خیلی پوچ و ابلهانه س

وقتی بی خانمان ها روی سنگفرش خیابونا جون میدن
وقتی مهاجرای غیرقانونی رو بیرون می کنن

وقتی یه تکه نون برای پرولترها پرتاب میشه
فقط برای آروم کردن اونهاست

تا مبادا یقه ی کارفرماهای میلیاردی رو بگیرن
آخه ارزش اونا برای جامعه ی ما بیشتر از این حرفاست

از ثروتمندا و قدرتمندا
یه جور عجیبی محافظت میشه

حرفی نیست که اونا
حتا می تونن با رئیس جمهور دوست بشن

رفقای عزیز! رای دهندگان عزیز
شهروندان عزیز مصرف کننده

زنگ بیداری به صدا در اومده
وقتش رسیده که کنتورها رو به نقطه ی صفر برگردونیم

تا مبارزه هست امید هست
تا زندگی هست مبارزه هست

تا مبارزه می کنیم یعنی سرپاییم
تا سر پاییم وا نمی دیم

تو رگامون میل شدید پیروزی جاریه
حالا میدونی چرا مبارزه می کنیم؟

آرمان ما خیلی فراتر از یک رویاست
جهانی دیگر! راهی جزین نداریم
هیچی رو ول نمی کنیم

۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

گیتار و آوازِ " ویکتور خارا " برای " ارنستو چگوارا "

ویکتور خارا، گیتاریست، شاعر، آهنگساز و آوازخوان شیلیایی از چهره‌های مبارز نهضت مردمی سالوادور آلنده ـ رهبر و رئیس‌جمهوری شیلی ـ است. پس از کودتای سازمان جاسوسی سیا در شیلی (سپتامبر 1973)، او را همراه پنج‌هزار تن از جوانان مبارز آن کشور در استادیوم بزرگ سانتیاگو زندانی کردند.
رئیس زندان که ترانه های شورانگیز «خارا» را شنیده بود به هنرمند در بند نزدیک شد و از او پرسید: آیا حاضر است برای دوستان گیتار بزند و سرود بخواند؟ پاسخ ویکتور خارا مثبت بود: البته که حاضرم!

رئیس زندان به یکی از گروهبانان گفت: گیتارش را بیار!
گروهبان رفت و تبری با خود آورد و هر دو دست ویکتور را با آن شکستند. آنگاه ريیس زندان به طعنه گفت: خوب، بخوان! چرا معطّلی؟
ویکتور خارا درحالی‌که دستان خونی اش را در آسمان حرکت می‌داد از هم‌زنجیران خود خواست که با او هم صدایی کنند، و آنگاه آواز پنج‌هزار دهان به خواندن «سرود وحدت» که ویکتور خارا سروده و اجرا کرده بود در استادیوم سانتیاگو طنین افکند:
مردمی یکدل و یکصدا/ هرگز شكست نخواهد خورد.
هنوز سرود به پایان نرسیده بود که گروهبانان جسم نیمه‌جان او را به گلوله بستند.
آخرین ترانه ی او که حکم وصیت‌نامه‌اش را داشت، بر روی تکه‌ای از روزنامه نوشته شده بود و توسط یکی از افرادی که از استادیوم شیلی جان به در برد، به دست همسرش رسید.
پنج هزار نفر این جاییم/ در این بخش کوچک شهر/ چه دشوار است سرودی سرکردن/ آن‌گاه که وحشت را آواز می‌خوانیم/ وحشت آن‌که من زنده‌ام/ وحشت آن‌که می‌میرم من/ خود را در انبوه این همه دیدن/ و در میان این لحظه‌های بی‌شمار ابدیت/ که در آن سکوت و فریاد هست/ لحظه ی پایان آوازم رقم می‌خورد...

گفتم غم تو دارم... با صدای استاد لطفی... یادش گرامی


بمناسبت آزادی رسول بداقی از زندان دژخیمان جهل و جنایت


سوم ماه مه «چهاردهم اردیبهشت» روز جهانی آزادی مطبوعات

بدون شرح .!

سروده میرزاده عشقی در وصف حکیم سخن فردوسی


واکسن؛ خامنه ای چطور پُشت مُجریان فرمانش را خالی کرد

منصور امان /  فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۸ مرداد  منبع: پایگاه اینترنتی ایران نبرد و جنگ خبر http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=5...