مشخصات مجاهد شهید مسعود پورمهدی
تاریخ تولد: 1337
محل تولد: بروجرد
سن: 30
تحصیلات: لیسانس برق
تاریخ شهادت: 1367
محل شهادت: كرمانشاه
«... مادرجان، می دانم كه از رفتن من به این راه ناراحت نیستی. درصورتی كه سعادت شهید شدن را داشتم، تمام مجاهدین را فرزند خودت بدان و دعا را فراموش نكن. برای من دعا كن كه در انجام مسئولیتهایم موفق باشم.
در راه رسیدن به آرمانهایم، تا پای جان استوار هستم و نگاهم به آینده است. آینده ای درخشان كه در پرتو آن ستم و استثمار وجود ندارد و لبخند بر روی لبان همه شكوفان است.
دیروز ز خون من و تو رنگین است
امروز هم ای یار شبی قیرین است
برخیز و بتاز رو به فردا كانجا
گویند كه از ستاره ها آذین است»... وصیت نامه ـ 18مرداد 65
مسود پورمهدی پس از قیام ضدسلطنتی، فعالیتش را با انجمن دانشجویان در فیلیپین شروع كرد. در شهریور 60 به ایتالیا رفت. در آن جا مسئولیتهای مختلفی را به عهده داشت و به شایستگی از عهده آنها برآمد. در سال 65 بنابه درخواست خود به منطقه اعزام شد و در قسمت پشتیبانی یكی از قرارگاهها سازماندهی گردید.
همزمان با شروع تدارك عملیات بزرگ فروغ جاویدان، در تیپهای رزمی سازماندهی شد و سرانجام در آخرین فراز زندگیش در این حماسه تاریخی قهرمانانه جنگید و جان باخت. او پیشتر از خدای خود چنین خواسته بود:
«... بار خدایا عزت و شرف تبعیت انقلابی از رهبری عقیدتیم را از من دریغ نفرما و تمامی اشتباهات و زیاده رویهایم را ببخش و قدمهایم را در مبارزه با دژخیم جماران، محكمتر گردان و پیروزی را از آن ما كن».
تاریخ تولد: 1337
محل تولد: بروجرد
سن: 30
تحصیلات: لیسانس برق
تاریخ شهادت: 1367
محل شهادت: كرمانشاه
«... مادرجان، می دانم كه از رفتن من به این راه ناراحت نیستی. درصورتی كه سعادت شهید شدن را داشتم، تمام مجاهدین را فرزند خودت بدان و دعا را فراموش نكن. برای من دعا كن كه در انجام مسئولیتهایم موفق باشم.
در راه رسیدن به آرمانهایم، تا پای جان استوار هستم و نگاهم به آینده است. آینده ای درخشان كه در پرتو آن ستم و استثمار وجود ندارد و لبخند بر روی لبان همه شكوفان است.
دیروز ز خون من و تو رنگین است
امروز هم ای یار شبی قیرین است
برخیز و بتاز رو به فردا كانجا
گویند كه از ستاره ها آذین است»... وصیت نامه ـ 18مرداد 65
مسود پورمهدی پس از قیام ضدسلطنتی، فعالیتش را با انجمن دانشجویان در فیلیپین شروع كرد. در شهریور 60 به ایتالیا رفت. در آن جا مسئولیتهای مختلفی را به عهده داشت و به شایستگی از عهده آنها برآمد. در سال 65 بنابه درخواست خود به منطقه اعزام شد و در قسمت پشتیبانی یكی از قرارگاهها سازماندهی گردید.
همزمان با شروع تدارك عملیات بزرگ فروغ جاویدان، در تیپهای رزمی سازماندهی شد و سرانجام در آخرین فراز زندگیش در این حماسه تاریخی قهرمانانه جنگید و جان باخت. او پیشتر از خدای خود چنین خواسته بود:
«... بار خدایا عزت و شرف تبعیت انقلابی از رهبری عقیدتیم را از من دریغ نفرما و تمامی اشتباهات و زیاده رویهایم را ببخش و قدمهایم را در مبارزه با دژخیم جماران، محكمتر گردان و پیروزی را از آن ما كن».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر