مغزها را نشانه گرفتند تا مردم را به روز سیاه بنشانند! مُتفکران را کُشتند! ارانی را کُشتند!
چهارده بهمن: قتلِ زنده یاد "دکتر تقی ارانی" در زندان بدستور رضا خان "قُلدر"سال 1318فاشیسم آخرین اسلحهی حفظ منافعِ طبقاتی است. "دکتر تقی ارانی"تو نمی دانی غريو يک عظمت.وقتی که در شکنجه يک شکست نمی نالد. چه کوهی ست.تو نمی دانی نگاه بی مزه محکوم يک اطمينان،وقتی که در چشم حاکم يک هراس خيره می شود،چه دريائی ست.تو نمی دانی مُردن وقتی که انسان مرگ را شکست داده است،چه زندگی ست. بخشی از قصيدۀ انسان ماه بهمن از زنده یاد شاملو، به مناسبت 14 بهمن، سالگرد قتل دکتر ارانی در زندان به دستور رضاخانبزرگ علوی در کتاب ۵۳ نفر، خاطرات خود را از زندان شهربانی و نحوه محاکمه و دادگاه پنجاه و سه نفر روايت میکند: "شاهکار محکمه پنجاه و سه نفر نطق دکتر ارانی بود. دکتر شش ساعت و نيم صحبت کرد. دوست و دشمن را بهت فرا گرفته بود. آژانها و صاحبمنصبان شهربانی با دهن باز به او نگاه میکردند. متهمين میخنديدند، قضات میترسيدند و دلهای همهشان میتپيد"( پایان نقل قول)زنده یاد دکتر تقی ارانی در بخشی از نطق دفاعیه خود می گویند: "مرا با تصمیم عمدی، برای کشتن، بکلی عریان کرده، در یک سلول مجرد مرطوب اطاق ۲۸ دالان سوم زندان موقت، که فرش پرحشرات آنرا هم جمع کرده بودند، مدت چهارماه انداختند؛ چون معلوم شد که من شبها کفشهای خود را زیرسر میگذارم و ممکن است بتوانم باوجود سختی و رطوبت زمین قدری بخوابم آنها را هم گرفتند، رسیدن غذا و پول را هم قدغن کرده، آنرا دزدیدند.رطوبت این اطاق بحدی است که تا کمر دیوار آن قارچ میروید و من از این قارچها همواره به طبیب زندان ارائه دادهام.مدرک دیگر این مدعی مبتلا شدن من به دو مرض، یکی روماتیسم و دیگری ضعف قلب است که مطابق دفاتر و گزارشهای بهداری زندان در مدت مزبور بر من عارض شده است. مسئول وجدانی این جنایات کیست؟ اگر مجرم تعقیب نشود آیا قوه قضائی یعنی همه شما شریک جرم این جنایات نخواهید بود؟ نظیر این جنایات در شهربانی زیاد است. کافی است زندانی لانه ۲۷ دالان اول زندان موقت را بخواهید، بیضههای این شخص در نتیجه آویزان کردن سنگ در شهربانی مشهد ناقص شده است. میتوانید امر معاینه بدهید، قوه قضائی خوابیده و میرغضبهای جامعه با فعالیت تمام بیدارند."
چهارده بهمن: قتلِ زنده یاد "دکتر تقی ارانی" در زندان بدستور رضا خان "قُلدر"سال 1318فاشیسم آخرین اسلحهی حفظ منافعِ طبقاتی است. "دکتر تقی ارانی"تو نمی دانی غريو يک عظمت.وقتی که در شکنجه يک شکست نمی نالد. چه کوهی ست.تو نمی دانی نگاه بی مزه محکوم يک اطمينان،وقتی که در چشم حاکم يک هراس خيره می شود،چه دريائی ست.تو نمی دانی مُردن وقتی که انسان مرگ را شکست داده است،چه زندگی ست. بخشی از قصيدۀ انسان ماه بهمن از زنده یاد شاملو، به مناسبت 14 بهمن، سالگرد قتل دکتر ارانی در زندان به دستور رضاخانبزرگ علوی در کتاب ۵۳ نفر، خاطرات خود را از زندان شهربانی و نحوه محاکمه و دادگاه پنجاه و سه نفر روايت میکند: "شاهکار محکمه پنجاه و سه نفر نطق دکتر ارانی بود. دکتر شش ساعت و نيم صحبت کرد. دوست و دشمن را بهت فرا گرفته بود. آژانها و صاحبمنصبان شهربانی با دهن باز به او نگاه میکردند. متهمين میخنديدند، قضات میترسيدند و دلهای همهشان میتپيد"( پایان نقل قول)زنده یاد دکتر تقی ارانی در بخشی از نطق دفاعیه خود می گویند: "مرا با تصمیم عمدی، برای کشتن، بکلی عریان کرده، در یک سلول مجرد مرطوب اطاق ۲۸ دالان سوم زندان موقت، که فرش پرحشرات آنرا هم جمع کرده بودند، مدت چهارماه انداختند؛ چون معلوم شد که من شبها کفشهای خود را زیرسر میگذارم و ممکن است بتوانم باوجود سختی و رطوبت زمین قدری بخوابم آنها را هم گرفتند، رسیدن غذا و پول را هم قدغن کرده، آنرا دزدیدند.رطوبت این اطاق بحدی است که تا کمر دیوار آن قارچ میروید و من از این قارچها همواره به طبیب زندان ارائه دادهام.مدرک دیگر این مدعی مبتلا شدن من به دو مرض، یکی روماتیسم و دیگری ضعف قلب است که مطابق دفاتر و گزارشهای بهداری زندان در مدت مزبور بر من عارض شده است. مسئول وجدانی این جنایات کیست؟ اگر مجرم تعقیب نشود آیا قوه قضائی یعنی همه شما شریک جرم این جنایات نخواهید بود؟ نظیر این جنایات در شهربانی زیاد است. کافی است زندانی لانه ۲۷ دالان اول زندان موقت را بخواهید، بیضههای این شخص در نتیجه آویزان کردن سنگ در شهربانی مشهد ناقص شده است. میتوانید امر معاینه بدهید، قوه قضائی خوابیده و میرغضبهای جامعه با فعالیت تمام بیدارند."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر