زینت میرهاشمی / فراسوی خبر ... سه شنبه ۱۹ فروردین / منتشر شده در سایتهای ایران نبرد و جنگ خبر
با شیوه مدیریت جمهوری اسلامی بدون شک کرونا جان هزاران نفر از مردم ایران را خواهد گرفت و به عنوان فاجعه ای تلخ اثرات خود را بر زندگی مردم خواهد گذاشت. بی گمان ابعاد سهمگین این فاجعه، از نظر میزان تلفات و مجرم بودن رژیم در همه گیری آن، در آینده ای نزدیک روشن خواهد شد و دادخواهی خانواده های قربانیان این فاجعه به دادخواهی بازماندگان قربانیان جنایتهای دیگر رژیم اضافه خواهد شد.
کرونا خواهد رفت. اما نگرانی و بیم از بیکاری و فقر میلیونها نفر از مردم ایران، بر کرونایی که حَی و حاضر در کمین جان آنها نشسته سنگینی می کند. صحبت این که «از کرونا نمی میریم اما از گرسنگی می میریم»، «از کرونا زنده موندیم با گرسنگی بعد از آن چه کنیم» و .... به طور جدی گویا نبردی بین مردم با کرونا و گرسنگی است. روحانی این نبرد را در شکل معیشت کنار سلامت مطرح کرد و بر همین مبنا شیوه آتش به اختیاری در خروج از قرنطینه را که تاکنون هم جریان داشته را مطرح کرد. این نوع مدیریت بحران کرونا، بی ارزش دانستن جان انسانها است.
با وجود اخطارهای کارشناسان اقتصادی در رابطه با دوره پسا کرونا، تناقض گوئیهای روحانی و وعده های پوچ او هیچ چشم اندازی برای حل ابربحران کنونی را نشان نمی دهد. ساختار فاسد حکومت فاقد ظرفیت و توانایی برای مهار بحران در جهت منافع مردم است.
در حالی که هُلدینگهای تحت اختیار خامنه ای همچون آستان قدس رضوی، بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام و... حاضر به قبول کمترین هزینه برای غلبه بر کرونا نشده اند، خامنه ای بعد از دو هفته با اکراه اجازه برداشت یک میلیارد یورو از «صندوق توسعه ملی» را به روحانی داد. چگونگی تقسیم و خرج این مقدار پول را می توان از پیش حدس زد.
روحانی دستور داده تا یک میلیارد یورو برداشت شده از صندوق توسعه به «نیازهای وزارت بهداشت» اختصاص یابد و برای این کار از «تولیدات داخلی و شرکتهای دانش بنیان» استفاده شود. وی در این تقسیم بندی ناروشن گفته است بخشی از این پول به صندوق بیمه بیکاری تعلق خواهد گرفت.
با توجه به وضعیت تولیدات داخلی و فلج شدن آنها در برابر مافیای واردات دارو و قاچاق، این که به تولید داخلی کمک خواهد شد تا به بیکار کردن کارگران منجر نشود، ادعایی پوچ و دروغ آشکار است. خصولتی کردن و واگذاری کارخانه ها به رانت خواران با توجه به شبکه اقتصاد فامیلی سرنوشت این وامها را نیز روشن می سازد. سرنوشت این وامها هم به سرنوشت وامهای داده شده قبلی که برای راه اندازی کارخانه ها به دانه درشتها و اختلاس گران واگذار شد، دچار خواهد شد.
با توجه به تولید در کارگاههای زیر ۱۰نفر شاغل که شامل قانون کار نمی شوند، دستفروشان، ۵ میلیون کودکان کار (به قول کامیل احمدی پژوهشگر آسیبهای اجتماعی و مردم شناس)، کارکران ساختمانی، کارگران روزمزد، حدود ۳ میلیون کارگر بدون بیمه، و ۱۹ میلیون حاشیه نشین شهرها، بی خانمانها و ... کسانی که حتا جزو یارانه بگیرها هم حساب نمی شوند، می توان برآورد کرد که از این یک میلیارد چیزی نصیب این بخش نمی شود. حتا قول شفاهی بسته های حمایتی ۲۰۰ هزار تومانی هم فقط به سه میلیون خانوار داده شده است.
از جمله وعده های شفاهی روحانی این است که به ۲۳ میلیون خانوار اعتبار یک میلیون تومان داده می شود و این مقدار به تدریج از یارانه ماهانه آنها در طول ۲۴ ماه کسر می شود.
اما ثروت مردم ایران در کجا خرج می شود. یکی از مفت خوران ملا اجنه به نام پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان از پرداخت حقوق ماهیانه لشکر فاطمیون در سوریه به دستور قاسم سلیمانی از دارائیهای این بنیاد در یک برنامه تلویزیونی رژیم پرده برداشت.
بنابراین سرنوشت کمکهای مالی برای مبارزه با کرونا چه بین المللی و چه نهادهای حقوق بشری و چه برداشت از صندوق ذخیره تا هنگامی که در دستان حکومت دزد است، برای مردم مشکلی حل نخواهد کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر