۱۳۹۴ مهر ۲۹, چهارشنبه

وداع

وداع
برو اى پاره ى خونين تنم

كه غزلخون گلوى تو منم
برو اى تشنه ترين
چشمه ى روى زمين
بگو سنگ كى شكسته پرتُ
تيركى رفته نشون اصغرتُ
بگو با دست علمدار چه رفت؟
چرا بر نيزه نشوندن سرتُ
برو اي تشنه ترين
چشمه ى روى زمين
توى اين زمونه ى جور و جفا
از تو من گرفته ام درس وفا
كو به كو نغمه ى هيهات تو رو
مي برم از سفر كرب و بلا
برو اى تشنه ترين
چشمه ى روى زمين
اگه صد بار ديگه لشگركين
به اسارت ببر ما رو چنين
اى برادر نميذارم به خدا
بمونه پرچم تو روى زمين
برو اى تشنه ترين
چشمه ى روى زمين
رسم خونين تو پاينده ميشه
رمز بيدارى آينده ميشه
بعد از اين قصه ى پرشور و بلا
تو دلا حس فدا زنده ميشه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

واکسن؛ خامنه ای چطور پُشت مُجریان فرمانش را خالی کرد

منصور امان /  فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۸ مرداد  منبع: پایگاه اینترنتی ایران نبرد و جنگ خبر http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=5...