۱۳۹۴ مهر ۲۹, چهارشنبه

یادمان مجاهدان قهرمان گیتی نیک بخت و فرزند بدنیا نیامده اش و همسرش نجف بني مهدي

مشخصات مجاهد شهید نجف بنی مهدی
محل تولد: شهر كرد
شغل: مهندس راه و ساختمان
سن: 30
محل شهادت: اصفهان
زمان شهادت: 1360

****

مشخصات مجاهد شهید گیتی نیکبخت
محل تولد: شهر كرد
تحصيل: دانشجوی حقوق
سن: 24
محل شهادت: اصفهان
زمان شهادت: 1360

مجاهد شهيد گيتي نيك بخت  دانشجوي حقوق دانشگاه تهران بود بهمراه همسرش در تير ماه سال 60 در اصفهان دستگير شد و با اینکه باردار بود بلافاصله به زیر شدیدترین شکنجه برده میشود اما گیتی قهرمان با تحمل همه شکنجه ها سر انجام  در روز چهارشنبه ۱۵مهر سال۱۳۶۰ درحاليكه شش ماهه باردار بود به جوخه اعدام سپرده شد و جان عاشقش را فداي استقبال از آزادي در كوچه هاي شهر كرد. اوبه همراه ۲۵مجاهد دیگر به گلوله بسته شد. گیتی 24ساله و فرزند بدنیا نیامده اش شش ماهه بود.


***
همسر او مجاهد شهيد نجف بني مهدي كانديداي سازمان در شهر كرد چهر ه اي محبوب و شناخته شده ای بود بهمین دلیل مورد خشم وکینه حیوانی شکنجه گران قرار گرفت اما او  با تحمل شكنجه هاي بسيار  به يكي از اسطوره هاي مقاومت در زير شكنجه تبدیل میشود مجاهد قهرمان نجف بعد از یک ماه شکنجه بی وقفه درساعت هفت شب در نيمه هاي مرداد سال 60 و در زيرشكنجه به شهادت رسيد.
خبر شهادت او در روز 17مرداد سال60 از راديو رژيم پخش شد برای سرپوش گذاشتن بر این جنایت رادیو اعلام میکند نجف بني مهدي در زندان خودكشي كرده است. دروغي كه هيچ خريداري نداشت و همه ميدانستند او زير شكنجه به شهادت رسيده است.
نجف بعداز اينكه بعنوان كانديداي سازمان مجاهدين انتخاب شده بود گفته بود:
ما مسئوليتي سنگين بر دوش داريم حالا كه از چنين اعتمادي از سوي خلق برخورداريم چيزي جز مسئوليت بيشتر به ما اضافه نميكند و اميدوارم بتوانيم دين خود را نسبت به مردم ادا كنيم
هنگاميكه به سرگذشت ستم و بيدادي كه بر خلق مان رفته است مي انديشم وجودم را درد عميقي فرا ميگيرد ولي با اميد و عشق به سازمان مجاهدين به آينده اي تابناك اميدوارم.
***
قسمتی از خاطرات زندان اصفهان
"نجف بنی مهدی" دلاوری از شهرکرد
شبها اجازه داشتیم که دراز بکشیم و روی همان پتوی سربازی بخوابیم. معمولآ از کفشهایمان بعنوان بالش استفاده میکردیم... اصولآ مدت کوتاهی بعد از دستگیری و آشنایی نسبی با محیط و شرایط جدید، فرد زندانی انطباق و اشراف بیشتری نسبت به محیط پیرامون پیدا میکند و الزامآ اولین و ضروری ترین کار هر زندانی ایجاد ارتباط و برقراری رابطه با محیط و دیگر افراد زندانی میباشد. در آن شرایط یکی از مواقع مناسب تماس و گفتگو شبها بود که تحرک پاسدارها کمتر میشد.
همان شب اول  یا دوم یکی از افرادی که نزدیک من خوابیده بود به آرامی شروع به صحبت کرد. قبل از من دستگیر شده بود و بیشتر مشتاق شنیدن اخبار بیرون بود. از جزئیات انفجار دفتر حزب چماق بدستان و اینکه چه کسانی از سران رژیم به هلاکت رسیده اند میپرسید. من هم او را در جریان اوضاع و احوال بیرون تا پیش از دستگیری خودم گذاشتم. از بچه های شهرکرد بود و گویا به همراه همسرش در اصفهان دستگیر شده بود. بعد از کمی صحبت و اعتماد اولیه به آرامی گفت: "من نجف بنی مهدی هستم" و سپس با سکوت منتظر عکس العمل من شد. نام او برایم آشنا بود چون او در سال ۱۳۵۸ کاندیدای مجاهدین خلق در اولین دوره انتخابات مجلس شورای ملی در شهرکرد بود. بلافاصله گفتم: اسم تو را در نشریه دیدم و بیاد دارم... میدانست که رویش حساس هستند و بزودی او را به زیر بازجویی و شکنجه خواهند برد. با توجه به تاریکی نسبی محیط و داشتن چشم بند و حضور مداوم پاسداران شیفت شب، امکان دیدن چهره همدیگر و صحبت بیشتر نبود و طبیعتآ در انتظار و اضطراب فرا رسیدن روز بعد به خواب رفتیم.  
فردا صبح زود در حین حرکت کاروانهای دستشوی و جابجایی های مستمر افراد بازداشتی توسط پاسداران هر شیفت، از هم دور افتادیم و من دیگر خبری از او نداشتم تا این که حدودآ یک ماه بعد بطور غیرمنتظره ای در اخبار ساعت ۲ بعد از ظهر رادیو ایران خبر شهادت او را تحت عنوان خودکشی یکی از عناصر منافقین در زندان اصفهان شنیدم. لازم به یاداوری است که در آن ایام مسئولین قضایی رژیم عمومآ کشتارهای جنایتکارانه خود را، لااقل در حد انتشار نام بچه های اعدام شده، رسمآ به عهده میگرفتند. بخصوص در شهری مثل اصفهان که هنوز ماشین کشت و کشتار رژیم، هم طراز سیستم خون و جنون دادستانی و سپاه تهران، تنظیم و آب بندی نشده بود و اعدامهای سیستماتیک را رسمآ آغاز نکرده بودند. ضمن اینکه نجف بنی مهدی یک فعال سیاسی شناخته شده در شهرکرد بود و هنوز در دادگاه انقلاب حتی محاکمه هم نشده بود. بنابراین وقتی نجف دلاور در مرداد ماه سال ۱۳۶۰ در زیر شکنجه وحشیانه بازجویش در بازداشتگاه سپاه اصفهان به قتل میرسد، مسئولین سپاه با سرهم بندی یک خبر مضحک و جعلی در رادیو سراسری کشور اعلام میکنند که نجف در حمام بازداشتگاه سپاه بعلت باز گذاشتن شیر آب گرم و ایجاد بخار زیاد داخل دوش دست به خودکشی زده و خفه شده است! انتشار این خبر غیرواقعی لااقل برای بچه های زندانی که آن روزها از همان حمام و دوش استفاده میکردند بسیار ابلهانه و غیرممکن به نظر میرسید ولی گویا این سناریو بچه گانه به این خاطر ساخته شده بود که وقتی پیکر نیمه جان و بدن خون چکان نجف را بعد از شکنجه های بسیار، موقتآ در همان دوش حمام رها میکنند او همان جا جان میسپارد و جاودانه میشود. دو ماه بعد همسر باردارش مجاهد خلق "گیتی نیکبخت" و خواهر مجاهدش "فاطمه بنی مهدی" نیز در کشتارهای مهرماه همان سال در اصفهان تیرباران میشوند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

واکسن؛ خامنه ای چطور پُشت مُجریان فرمانش را خالی کرد

منصور امان /  فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۸ مرداد  منبع: پایگاه اینترنتی ایران نبرد و جنگ خبر http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=5...